شهر زنده است

روایت بوی نم پیاده‌روها

شهر زنده است

روایت بوی نم پیاده‌روها

روزنگار
  • ۲۴ آبان ۹۴ , ۰۵:۵۵
    از قصص نماز شاهد...

    فقیه معتقد بود اشکِ دنیا، صلاه را تباه می‌کند؛
    به گمانم فقیه هیچ‌وقت عاشق نبود؛
    و خدای محرم ندانست که راز مگو را جز با او چگونه توان گفت؟
    که افوضُ امری الی الله...


    حال ما بی ‌آن مه زیبا مپرس
    آنچه رفت از عشق او بر ما مپرس
    گوهر اشکم نگر از رشک عشق
    وز صفا و موج آن دریا مپرس


  • ۲۳ آبان ۹۴ , ۲۳:۴۵
    داستان هر روزه‌ای که رُخ نداده است

    دوشب پیش وحید سعیدی از غم رابطه‌اش با پسرش گفت که جز صبح‌ها نمی‌بیندش؛ اندوه واژگانش را ملموس در رگ‌هایم حس کردم؛ که من هم از همان دست پسرانی بودم که پدرم را صبح‌ها و روزهای تعطیل می‌دیدم. هراس این اقبال،‌ هوار شد روی سرم که من هم با این اوضاع فعلی، بهتر از این با خانواده‌ام نخواهم کرد. امشب که برنامه مقرر پایان کار دفتر درست اجرا نشد، ساعت ده و نیم که جلسه تموم شد، بدون دیدن پیغامش، تلفن زدم. خواب بود؛ پیام‌رسان را باز کردم، خواندم که یک ساعت قبل پیغام فرستاده بود که خسته است و بیشتر از این نمی‌تواند بیدار بماند. جز چند باری لحظه خوابیدن معصومانه‌ش را ندیدم؛ اما همان شنیدن صدای خسته خواب آلود کافی بود که تمام داستان وحید سعیدی جلوی چشمم رژه برود. او را دیدم و خانه‌مان را؛ که می‌رسم و صدای مهربانش خاموش است و من با باری از سختی تنهایی، روی کاناپه دراز می‌کشم...

  • ۷ آبان ۹۴ , ۱۸:۱۵
    مردی که می‌خواهد بارکش نباشد

    نقل است در ایام قدیم، زمانی که وسیله نقلیه هنوز درشکه و گاری بوده است، دانشجویان دانشگاه معماری بوزار برای حمل وسایل تحویل پروژه دروس‌شان آنها را بار گاری می‌کردند و می‌کشیدند. گاری را در فرانسه «شارت» می‌خوانند؛ و حالا بعد از سال‌ها این کلمه «شارِت» در ادبیات فضای معماری، از دانشگاه تا فضای کار، برای توصیف وضعیت فشردگی کارها استفاده می‌شود. در ایام تحصیل بیشتر روزهای نهایی ترم اسمش را می‌شنوید ولی در دفاتر معماری خصوصا وقتی مکرر پروژه جاری باشد، این کلمه شنیده می‌شود. و من در زندگیم تقریبا همیشه در این موقعیت هستم؛ عطش به تجربه‌های متعدد، احتمالا کمی حرص پول و شهرت و یادگیری، به اضافه انعطاف زیادی در تصمیم‌گیری‌ها و همچنین تک‌پری و تک‌روی موجب شده است که همیشه بار انبوهی از کارها روی گُرده‌ام باشد. همین الآن که این‌سطور را تحریر می‌کنم، برای شنبه و یک شنبه حجم زیادی کار برای دانشگاه دارم، از ضبط دومین برنامه‌‌مان رها شده‌ام و باید برای هفته بعد برای ضبط دیگری آماده شوم. فصلنامه‌ای که سردبیری‌اش می‌کنم (همشهری‌معماری) باید هفته بعد به چاپخانه برسد و در عین‌حال به زمان رونمایی پایگاه که درحال راه‌اندازی‌اش هستیم نزدیک می‌شویم. این‌ها شاید کارهای مهم باشد، چندین خُرده‌کار، از مطالب ننوشته و یکی دو پروژه برنامه‌نویسی خُرد را هم حساب نمی‌کنم. 

    نتیجه چیست؟ اینکه یا سر موعد به کارها نمی‌رسم یا اینکه آنطور که می‌خواهم انجامشان نمی‌دهم؛ در امور مربوط به کسب‌وکارهای پروژه‌ای هم مجبورم پروژه‌های کمتری بپذیرم. سال‌ها فعالیت مطبوعاتی، تخصصی و سیاسی هرچند متناسب با انرژی که از من گرفته است تبدیل به پول نشده است اما اعتباری جمع شده است که در رشته‌های مختلفی که کار کرده‌ام (و احتمالا بعد از چندسال رها کرده‌ام) هنوز محل رجوع باشم. حالا که کَمَکی پختگی به صورتم هم آمده و از آن کودکانگی بصری دور شده‌ام اعتماد جماعت هم بیشتر شده است؛ اما چه فایده‌ای که فرصت به بار نشاندن این اعتبار نیست.

    تجربه جمعی ایرانیان به اضافه ذکر خاطرات خانواده و تجربیات نزدیک‌تر آنها از کارهای گروهی و شراکتی، همیشه هراسی در امثال من نگه‌داشته است که از کار شراکتی و تقسیم ظرفیت‌ها پرهیز کنیم. مثلا من مدام ایده‌پردازی می‌کنم؛ ایده‌هایی که می‌توانند با کمی تلاش به پول برسند ولی به دلیل عدم اعتماد به افراد بسیاری از آنها را پیش خودم نگه می‌دارم و هیچ وقت به فعل نمی‌رسد. این وضعیت درباره پیشنهادات بالفعل کاری هم در جریان است. حالا بعد از مدت‌ها به سرم افتاده که از این مرکب بی‌اعتمادی پایین بیایم و در حالی که در یکی از کارهایم به ثبات رسیده‌ام، باقی موارد را با جماعتی شریک شوم.


  • ۱۵ مهر ۹۴ , ۱۷:۲۲
    افق

    امروز میان فیش‌هایی که نوشته‌ام یک جمله از شهید پیچک پیدا کردم که خلاصه و بُن چیزی است که به عنوان مشی سیاسی می‌شناسم؛ اینکه چرا مکرر برای خودم یادآوری می‌کنم که مسئله ما مصداق نیست بلکه فرایند و منش است.

    شهید غلام‌علی پیچک می‌گوید «مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است؛ بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علیع بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی‌ترسیم؛ از انحراف می‌ترسیم!»

  • ۳ مهر ۹۴ , ۲۲:۵۱
    شب‌خوانی

    مشنو که از تو هست گزیرم چرا که نیست
    یا نیست از تو محنت و رنجم چرا که هست


    از خواجوی کرمانی، که عجیب همدل ماست.

  • ۲۸ شهریور ۹۴ , ۰۲:۵۲
    روی مبل خانه خودمان

    حوالی ساعت یازده صبح جمعه هواپیمای امارات ایرلاینز روی زمین نشست تا کمی بعد از اذان ظهر از سفری ۱۷روزه، پرفشار و آموزنده به خانه رسیده باشم. از فردا به سرعت مشغول تکمیل متون سفرنامه خواهم شد؛ هرچند که هنوز بین انتشار آنلاین این متن‌های تکمیل‌شده و نگه‌داشتنش برای کتاب سفرنامه در تردیدم. 

    بعد از استراحت از سفر چندساعتی است که هنوز ذهنم درگیر آن است. انقطاع ۱۷روزه از وطن، پیاده‌روی‌های بیش از ده‌ساعته، به عین رساندن مثل مترکردن خیابان‌ها و شرایط خاص اجتماعی سفر فرصتی برای خودشناسی و آموختن بود. ۱۷ روز فرصت داشتم تا منقطع از خانواده به تغییراتی که می‌خواهم در زندگیم بدهم فکر کنم. آدم کم سفری نیستم؛ اما دوستان همسفرم کسانی هست که در طی سال‌ها دست‌چین شده‌اند و روابطمان دیگر تعریف شده و به ثبات رسیده‌است. در این سفر اما همه همسفران جز یک نفر افرادی تازه بودند که از قضا همه آنها جز دو نفر در موقعیت کاملا مخالف ایدئولوژیک من قرار داشتند؛ هرچند دوستان مخالف ایده خود زیاد دارم اما همیشه از زیست مداوم با آنها پرهیز داشته‌ام. این موقعیت فرصتی بود که هم درباره رابطه خودم با این بخش از جامعه بیاندیشم و هم در رفتارهای شخصی‌م، اعم از رابطه‌م با افراد تا مدیریت امور شخصی محک بخورم و ضعف‌های خودم را بهتر بشناسم.

    حالا که سه ساعتی از بامداد روز شنبه گذشته است، مشغول مرور کارهایی هستم که از فردا برای یک زندگی جدید باید انجام دهم. دوست دارم مفصل از این تجربه‌ها به صورت موضوعی و از این فرایند تغییرات به صورت جزئی بنویسم.

  • ۲۶ شهریور ۹۴ , ۰۰:۳۸
    چیزهایی هست که می‌دانی

    امروز رُم را هیچ ندیدم،

    در برابرم، همه تو بودی،

    تو که ...

    تو که ...

    تو ...


    پ‌ن.
    بعد از ۱۲ ساعت پیاده‌روی در غربت.
  • ۲۰ شهریور ۹۴ , ۰۸:۱۵
    شعف
    پارک جنگلی میلان،
    باد خنک سحر،
    اذان‌گویی حیوانات،
    نماز صبح جماعت،
    روی فرش سبز چمن‌ها،
    دیار غریب هم می‌تواند صمیمی باشد
  • ۲۰ شهریور ۹۴ , ۰۰:۴۷
    شکلات تلخ

    شب،

    اشک،

    مردی که در غمی تاریک غرق می‌شود.

درباره عکسی که از نرگس موسوی پخش شد.

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۸۹، ۰۱:۳۸ ب.ظ

پدرم تعریف می کند، که در دوران نامزدی، هنگامی که از جبهه برگشته بود، با همان پوتین خاکی و کت اسرائیلی*، با مادرم رفته بودند باغ وحش، در حالی که کنار همدیگر راه می رفتند، بدون اینکه دست یک دیگر را بگیرند، یکی از برادران! به آنها تذکر می دهد و از ایشان می خواهد یکی از سمت راست گُذر باغ وحش و دیگر از سمت چپ به حرکت ادامه دهند و نزدیک هم نباشند!
***
درباره عکس هایی منتسب به نرگس موسوی که توسط گرایش خاصی از اصولگرایان منتشر شده است؛ هر چند که این احتمال را باید در نظر داشت که این فرد فرزند موسوی نباشد و این موضوع در حد ادعا باشد:

[caption id="attachment_541" align="aligncenter" width="399" caption="این عکسی است که ادعا می شود، دختر میرحسین است."]این عکسی است که ادعا می شود، دختر میرحسین است.[/caption]
این که حکم تجسس چیست، اینکه حریم خصوصی افراد چقدر است، اینکه محیط دوستانه حریم خصوصی به اندازه همان محیط است، اینکه رفتار ما در دانشگاه و محل کار با هم فرق دارد و این که بردن تصویر این محیط به محیط بزرگتر در حد مخاطبان اینترنت شکست حریم خصوصی است؛ همه این ها قبول؛ دیگران هم درباره ش نوشته اند.
اما این وسط، در حالی که می دانم اگر خودم بودم این تصاویر را منتشر نمی کردم؛ ولی به نظر این حق برای من و تمامی مردم ایران برای دانستن درباره فرزندان امثال میرحسین و قضاوت درباره آنها محفوظ است؛ چون با شخصی روبرو هستیم که اقدامات وی در حوزه فرهنگ و اجتماع مستقیم یا غیر مستقیم بر زندگی همه ما تاثیر گذاشته است؛ یعنی چون منی، وقتی همچون تصویری، حتی به ناحق منتشر می شود، اولین کاری که می کنم قضاوت و مقایسه اعمال مصداقا موسوی با آن چیزی است که می بینم؛ یعنی هرچند که شاید از نظر شخص من، و عرفی که من در آن هستم این دختر مشکلی نداشته باشد (که راستش را بخواهید از نظر من ندارد)، ولی یقینا با بروز موسوی تناقض دارد.
بخشنامه های سنگین حجاب و قضاوت اخلاقی ادارات دولتی توسط میرحسین صادر شد، اولین گروه های فشار مقابله با بدحجاب اعوان انصار جناب محتشمی پور و مهدی هاشمی و آیت الله منتظری بودند؛ و بدترین خشونت های اجتماعی از سوی قوه قضاییه جناب اردبیلی و صانعی متوجه ایرانیان گشت؛ و مردمان فرمانده کمیته انقلاب اسلامی را در ستاد موسوی می یابند. در چنین وضعیتی به نظرم حق مردمان است که نسبت به حاکمان در مورد بخش مورد توجه شان قضاوت کنند. آنچنان که در برابر این قضیه، به طور مثال، ما نمی توانیم در مورد ظاهر و رفتار های اجتماعی مشایی و اطرافیانش قضاوت کنیم، چون او جزو کسانی نیست که ما را در این موارد تحت فشار قرار داده باشد؛ ولی یقینا برای مثال حق داریم درباره محل زندگی قالیباف تحقیق کنیم، در حالی که او یکی از سختگیرترین شهردارها درباره ساخت و ساز و امنیت ساختمان ها است.
در چنین موقعیتی است که سبز الله سایبری، نمی تواند در اقدامی انفعالی و تدافعی تیپ منتشر شده از فرد منتسب به موسوی را به آزاد اندیشی فکری وی تفسیر کند؛ بلکه این نشانه برخورد دوگانه و نفاق آلود حاکم با مردمان است.
و من عمده درگیری های زمان را همان اشغل الظالمین بالظالمینی می بینیم؛ که دو گروه اسلام نمای بی اخلاق با روش های مشابه به جان هم افتاده اند.

پی نوشت.
* برای آنان که کمترین آشنایی با فرهنگ جبهه ندارند؛ کت اسرائیل لقب نوعی از کت های مرسوم بین ارتشیان بود که پس از انقلاب بین بسیجیان و مبارزان به شدت مورد اقبال قرار گرفت؛ و به معنی تولید در رژیم صهیونیستی نیست.

  • محمدمسیح یاراحمدی

موسوی

دهه شصت

حریم خصوصی

نرگس موسوی

نظرات  (۴۵)

عکس واقعی را اینجا ببینید
http://www.linkardebil.mihanblog.com/post/3
_________
پاسخ:
البته یک وبلاگ بدون هویت سندیتی برای اثبات اینکه چه کسی فرزند موسوی است، در حالی که ایشون چند فرزند دارند نیست؛ و تاکید هم کردم که برای من اینکه چه کسی فرزند ایشان است فی نفسه مهم نیست؛ مهم محترم شمردن حق قضاوت مردمی است که گاه جوانی شان را به خاطر فعالیت های مهندس موسوی از دست داده اند.
  • خرچنگ زاده
  • احسنت
    اولا که ایرادی نیست در این عکسها ثانیا عکسها مربوط هست به خانم نرگس بهاری
    اینهم پروفایل ایشون در فیس بوک
    http://www.facebook.com/profile.php?id=1222110355
    اینها به قول میر همه نیروشونو بسیج کردن برای تجسس در احوالات شخصی آدمها تا یه چیزی از توش در بیارن خودشونو مبرا کنن از ایرادهایی که دارن
    _____________
    پاسخ:
    البته دو عکس کمی تفاوت دارن، و این پروفایل هم خیلی ناقص است، آنچنان که دانشگاه jjj نوشته شده است؛
    ولی آنچنان که نوشته ام، برای من مهم نیست این عکس کیست؛ نکته ای که من می خواستم بهش توجه کنیم اینه که مردم حق قضاوت درباره فرزندان میرحسین دارند، چون جوانی خودشان به شدت تحت تاثیر فعالیت های مهندس موسوی بوده است.
    میر حسین 3 تا دختر داره!
    نفر دوم از سمت راست رو داشته باشید.......
    http://sphotos.ak.fbcdn.net/hphotos-ak-snc3/hs093.snc3/16041_168414279453_45061919453_2618677_1700240_n.jpg
    ____________
    پاسخ:
    آقای موسوی، سه دختر دارن؛ هر چند تصویری که دادید بعید می دونم فرزند ایشون باشه؛ با توجه به تصاویر در دست و شباهت می خوره فرزندان زندانی باشند که موسوی به خانواده ایشان سر زده؛ ولی اصلا بحث انتساب این عکس بحث اصلی نیست که انقدر به آن می پردازید؛ بحث درباره حق قضاوت ماست.
    سلام.به نظر من دوران ده ۶۰ رو نباید با الان مقایسه کرد.دورانی که فعالیت افراد کاملا با جوّ اون زمان همخوانی داشته.در واقع می‌شه گفت که این آدما در این زمان پی‌ به تعصب بیجا و ویرانگرشون تو دهه ۶۰ بردن.به نظر من این مقایسه صحیح نیست.در واقع نمی‌شه به افراد ایراد گرفت چون اقتضای اون زمان همین رفتار بوده.و به نظر منم اسمش جوگرفتگی دههٔ شصته.
    __________
    پاسخ:
    چند سال جو گرفتگی برادر؟ ما چند بار تغییر روش از اصلاح طلبان دیده ایم؟ ضمن اینکه در نظر داشته باشید، این حرکات همان موقع از طرف جناح مقابل مورد اعتراض بود؛ در حدی که ناطق نوری را با برچسب لیبرالیسم تکفیر کردند. به نظر من شاید بتوانیم این دسته را به جو زدگی متهم کنیم، ولی باقی گروه ها چه سکولار، چه اصولگرایان امروز، تا حد زیادی در نظراتشان ثبات داشته اند. و البته من فکر می کنم گروه موسوم به اصلاح طلب بیشتر از جو زده، سواستفاده گر، و حزب باد است.
    اون عکس میر حسین و خان رهنورد با خانواده یکی از آقایان دستگیر شده هست. متاسفانه اسمشون یادم نمیاد. دخترهاشونم هم بسیار به این آٰٔای محترم که دستگیر شده شبیه هستند.
    والا نه خود اینها رو میشناسید نه خانواده هاشون و نه به دقت عکس و اخبار دستگیری ها رو میبینید. چپ و راست هم همه به هم گیر میدن. ما مردم هم میشینیم بیرون گود به خدا.
    شما بی حجابی این خانم رو به پای اعمال پدر و مادرش گذاشتین و گفتین که این به خاطر تربیت خانوادگی و کم کاری پدر و مادرش هست که این پر واضح از نظر اسلام تهمت هست
    شما از کجا می دونی کم کاری شده ؟
    مگه حضرت نوح پسر بد کاره داشت از پدرش بود یا اینکه امام علی پسر شراب خوار داشت از پدرش بود
    پسر امام خمینی هم که شما قبول ندارید اصلا حالا اون هیچ
    اخه شما از کجاتون این احکامو در میارید
    ______________
    پاسخ:
    حرف تو دهن من نذار برادر؛ من حتی نوشتم از نظر من حجاب این خانوم با عرف تهران نرماله؛ گفتم این خانوم زمانی به قو رفقا لیبرالی تربیت شده و خانوادش براش آزادی قائل شدن (به روایت دوستان اصلاح طلب)، که همزمان پدرش و دوستانش به فاشیستی ترین روش ممکن با فرزندان این مملکت رفتار می کردند.

    "...نکته ای که من می خواستم بهش توجه کنیم اینه که مردم حق قضاوت درباره فرزندان میرحسین دارند، چون جوانی خودشان به شدت تحت تاثیر فعالیت های مهندس موسوی بوده است... ."
    عزیز دل برادر که این مطلب رو نوشتی ، کار بد ، بده ، هرکسی که انجامش بده (خصوصن اینکه انجامش رو هم داری توجیه و توصیه می کنی). من کاری به موسوی و سبز و اصلاح طلب و ... ندارم . اما اگه شما واقعن معتقدی که اون اتفاقات دهه 60 بد بوده ، دیگه نباید اون کارها رو خودت تکرار کنی. چرا مروج یک سیکل بی ثمر و بی حاصل خشونت (این کار رو من نوعی خشونت میدونم) میشی؟. هیچ دلیل عقلی و شرعی و عرفی و اخلاقی و ... وجود نداره برای اینکه چون دیگرانی کار بدی انجام داده اند پس ما هم باید همان کار را انجام دهیم.
    _______
    پاسخ:
    من چه کار مشابهی انجام دادم؟ جماعت را تحت فشار گذاشتم برای حجاب؟ :)) من حتی صورت این خانوم رو مات کردم که نشر تصویر و اسائه ادب نباشه.
    خب این حق رو برای رهبرتون و رییس جمهورتون هم قایل هستید؟ آیا مردم اجازه دارند بفهمند که فرزندان رهبرتون چیکاره هستند چیکار میکنند اصلا کجا هستند؟ چرا چیزی نوشتن در مورد اونها توهینه ولی نشون دادن عکس دختر موسوی روشنگری؟ تا کی به نام علی نام شیعه رو مکدر میکنید دروغگوها؟
    _______
    پاسخ:
    کی گفته توهینه؟
    در حالی که آقای موسوی فرزندانش رو قایم می کند؛ همه فرزندان رئیس جمهور را می شناسند، اکانت هایشان در وبلاگستان و فیس بوک در دسترس است و وضعیت زندگی رئیس جمهور شفاف دیده شده است؛ در حالی که آقای موسوی این اجازه را نداده است؛
    البته من حامی آقای احمدی نژاد نیستم؛ آنچنان که در انتخابات هم تا کمی پیش از رای گیری در ستاد مهندس موسوی بودم؛ ولی این وضعیت وجود دارد.
    ضمن اینکه، دقت من تاکید کردم، ما به دلیل اینکه مرمانمان تحت فشار فاشیستی اجتماعی دولت موسوی بوده اند حق دارند در این باره بدانند؛ وگرنه مثلا احمدی نژاد درباره پوشش مردم را تحت فشار قرار نداده است؛ ولی شما می توانید درباره فرزندان آقای احمدی مقدم و رادان به عنوان مجریان و حامیان طرح امنیت اجتماعی قضاوت کنید.
    شماکه اصلاح طلبان رو به جو زدگی و تغیر رفتار متهم میکنید باید بدونید که یک سیاستمدار باید موضعش در زمان های مختلف متفاوت باشه،نه اینکه مانند اصول گرایان انقد متعصب نشان بدن که آخرش از داخل فرو نشینن،شما تعصب و تند روی رو کجا میبینید در حال حاظر
    _______
    پاسخ:
    نه عزیزم؛ این سواستفاده از مردم است؛ سیاست مدار حداقل بر سر یک سری اصول و اخلاقیات ثبات داشته باشد؛ که وقتی بعد از بیست سال بر می گردد و شفاف سازی هم نمی کند، به طبع مردم وی را بر ادعای پیشین می گیرند و قضاوت می کنند؛ در غیر این صورت سیاست مدار در حال «کلاه گذاشتن» سر مردمان خود است؛ من قبول دارم که سیاست مدار برای تامین «منافع ملی» باید انعطاف پذیر باشد و خصوصا با اجانب بازی کند؛ ولی همین سیاست مدار حق ندارد مثل یک طرف خارجی با مردم خود رفتار کند.
    چرا از نظر شما حجاب این خانم اشکالی ندارد؟! یک نگاهی به احکام حجاب و حد آن بندازید بد نیست
    بعد هم کی گفته که اقدامات دهه 60 محصول اراده جناح موسوم به چپ بوده اما ربطی به جناح مربوط به راست ندارد؟ مگر غیر از این است که اصل این برخوردها به خاطر فضای انقلابی و «خواست عمومی» مردم بوده است.
    _______
    پاسخ:
    اگر خواست عمومی بود، همه با ناراحتی ازش صحبت نمی کردند؛
    حتی اجباری شدن حجاب هم نظر امام نبود؛ نظر بخشی از مجلس اول بود.
    ضمنا من نگفتم حجابشون شرعی است؛ گفتم عرفی است؛ ضمن اینکه سر اجباری بودن حجاب، و حتی از مسلمات بودن اون بحث است که آیا انکارش برای زنان عادی موجب خروج از اسلام می شه یا نه؟
    جدی شما اصلاعاتت از فضای اجتماعی سیاسی دهه شصت و اوائل انقلاب در همین حد هستش یا مخاطب رو نفهم فرض می کنی؟!
    اینجا که می گی "...به دلیل اینکه مردمانمان تحت فشار فاشیستی اجتماعی دولت موسوی بوده اند ..." یعنی منظورت این بوده که کابینه ای که موسوی تشکیل داده موجب ایجاد فضای فاشیستی شده؟! یعنی کل واقعیات یک جامعه انقلابی با رهبری کاریزماتیک و شرایط خاص جنگ هشت ساله ، موجب ایجاد فضای فاشیستی میشه یا ترکیب و چینش 20 تا وزیر؟!
    من به هیچ وجه منکر فضای سیاسی اجتماعی بسته و به قول شما فاشیسم اجتماعی اون دوره نیستم اما ببخشید میشه بپرسم نقش امام خمینی ، رهبر انقلاب که اون م.قع رییس جمهور بودن، قوه مقننه و قوه قضاییه و سایر ارگانهای و ریانه های انقلابی مثل صدا و سیما و .... در ایجاد این فضا چی بوده؟! شاید هم اون موقع ما درست یادمون نمیاد کل مملکت و سیاست گذاری های خرد و کلانش دست نخست وزیر بوده؟!!
    برادر من دست از آسمون ریسمون بافتن بردار ، ول کن بابا این حرکت یه سوتی ناششیانه بوده که ارزش دفاع نداره . خودت رو خسته نکن. ما از این خیلی بدتراش رو از این ثداوسیمای طشت و زننده و بی اخلاق دیدیم. اینم مثل اونا.
    ________
    پاسخ:
    آنچنان که نوشتم ما حامی روش پاپاراتزی بازی ها نیستم؛ بحث هم نفس عمل نبود، بحث سر دلیل کنجکاوی مردم درباره خانواده موسوی و قضاوت درباره آن است؛
    درباره دهه شصت که می فرمایید، نمونه هایی چون اعتراض امام، آقای خامنه ای به روش های دولتی ها در کارهایی مثل پرده کشیدن در دانشگاه های مختلط، برخورد تیم محتشمی پور با بدحجاب ها، رفتارهای تروریستی داماد آقای هاشمی و برخورد راستی ها با ایشان مسائلی است که نمی توانید از تاریخ حذف کنید؛
    سابقه و سن بیشتر جناح راست، و ارتباط با بازار موجب شده بود که رفتارهای عاقلانه تری از ایشان ببینیم، در حالی که مکرر رفتارهای تند از جناح چپ دیده می شد.
    "... ولی به نظر این حق برای من و تمامی مردم ایران برای دانستن درباره فرزندان امثال میرحسین و قضاوت درباره آنها محفوظ است؛"
    شما کلی از رفتارهای دهه شصت بد میگی و بعد این جمله رو هم میاری. به نظر خودت اولین چیزی که به ذهن خواننده میرسه این نیست که ما هم "حق" داریم همون کارهارو در مورد فرزندان اونها انجام بدیم؟ (البته احتمالن منظورتون از دانستن، اندازه کفش و قد و سن و ... اونها که نیست!).
    در قسمت کامنتها هم نوشتید " ... ولی شما می توانید درباره فرزندان آقای احمدی مقدم و رادان به عنوان مجریان و حامیان طرح امنیت اجتماعی قضاوت کنید." حرف من اینه که شما با این جمله دارید وارد یک سیکل باطل میشید. چه بچه موسوی باشه چه بچه رادان! ( اگر قرآن برات مهمه ، توی قرآن "ولاتجسسوا" رو بدون هیچ قید و شرطی آورده. این رو گفتم تا دقیقن منظورم رو درک کنی).
    در ضمن درباره اون رفتارهای خشونت آمیز دهه شصت باید بگم که این مسئله ایه که هنوز در همین دوران ما باهاش مواجهیم. فعالیت های فرهنگی در دانشگاهها در 5-6 سال اخیر با همین توجیهات دهه شصتی خیلی محدود شده. خصوصن صحبتهای وزیر علوم (آقای دانشجو) رو درباره اسلامی کردن دانشگاهها بخونید. آدم یاد دهه 60 میفته.
    تاریخ وقتی مفیده که به عنوان یک آیینه عبرت و راهنما باشه و مثلن به آقای وزیر علوم و رئیس جمهور محترم فعلی (که اول صورتجلسه مربوط به گشت های ارشاد و طرح امنیت اجتماعی رو امضا کرد و بعد تکذیب کرد ، اما فرمانده نیروی انتظامی امضای رییس جمهور مکتبی رو تایید کرد!!!) بگید که آقای موسوی این کارها رو دهه 60 انجام داد و دیدید که اشتباه بود و نتیجه عکس داد، حالا شما دیگه اون اشتباهات رو انجام ندید.
    این شخص "ناهنجار" هر که می خواد باشه مسئله در نظر درون پرانتز شماست.
    اگر بی حجابی - بیرون گذاشتن 50درصد موها(یک تار با همه ی موها فرقی دارد؟)و پوشیدن لباسهای چسبان و بدن نما- اگر سیگار کشیدن یک جوان انهم یک مونث، اگر تماس بدنی با نامحرم آن هم نه در پنهان و ... مشکلی نیست، پس علی الاسلام والسلام!
    _________
    پاسخ:
    من عرفی صحبت کردم، نه شرعی؛ شما دوستان هم انقدر که دغدغه حجاب اسلامی داشتید؛ دغدغه عدالت اسلامی داشتید وضع مان خیلی بهتر بود؛ حجاب از نظر شخص نویسنده از مسلمات غیرقابل انکار دین نیست.
  • بابک خرمدین از کرمانشاه
  • سلام من نمی دونم که این خانم دختر آقای موسوی هست یا نه(من از آقای موسوی زیاد خوشم نمیاد) ولی چه اهمیتی داره هرکسی آزاده که نوع پوشش خودشو انتخاب کنه موی خودشه بدنه خودشه هر جور دوست داشته باشه میپوشونه به کسی چه ربطی داره ها ها ها
    __________
    پاسخ:
    من درباره دختر آقای موسوی قضاوت نکردم؛ درباره شخص آقای موسوی و دوستانشون که دهه شصت را برای مردم این کشور ساختند صحبت کردم.
    به نام خدا
    برادر عزیزم :
    گفتی
    «یعنی چون منی، وقتی همچون تصویری، حتی به ناحق منتشر می شود، اولین کاری که می کنم قضاوت و مقایسه اعمال مصداقا موسوی با آن چیزی است که می بینم؛ یعنی هرچند که شاید از نظر شخص من، و عرفی که من در آن هستم این دختر مشکلی نداشته باشد (که راستش را بخواهید از نظر من ندارد)، ولی یقینا با بروز موسوی تناقض دارد.»
    اول، اما چون منی، وقتی همچین چیزی منتشر می شود، اول از همه سعی می کنم صحت و سقمش را در بیاورم؛ ثانیا احتمال می دهم دروغ باشد، چرا؟ چون: 1. از دوستان ارزشی که به جمله «هدف مقدس وسیله نامشروع را مشروع می کند» معتقدند و سوابق درخشانی در این زمینه، به خصوص در مورد میرحسین موسوی، دارند، بسیار محتمل است.
    2. در ان 8 ماه دفاع مقدسشان! و قبل و بعد از آن هر نقطه ضعف بوده و نبوده ای را توانسته اند به او، و هاشمی ها، و خاتمی، و بیت امام، نسبت داده اند و بعید است از چنین لکه ننگی! تا کنون غافل بوده یا از افشای ان حیا! کرده باشند.
    دوم، آیا اگر کسی بیست سال پیش حرفی زده، یا کاری کرده، و امروز حرف دیگری می زند و کار دیگری می کند منافق است، یا کسی که همین الان حرفی می زند و کار دیگری می کند؟! من دوست ندارم اسم افراد را بیاورم؛ اما شما علاقه دارید افراد را له کنید و به نفاق و دورویی متهم کنید، لذا همان اسمهایی که بردید را مد نظر قرار دهید و مقایسه کنید. پس ما می توانیم در مورد نظرات و اقدامات اجتماعی نزدیک ترین فرد به لیدر و شخص اول جریان اصولگرایی کنونی، قضاوت کنیم و دو گانگی و چندگانگی آنها را بعضا در یک روز! مشاهده کنیم، احتیاج به 20 سال هم ندارد!
    سوم، ادبیات اصلاح طلبی و اصولگرایی هنوز کمتر از ده سال دارد. چطور اصولگرایان را به ثبات و اصلاح طلبان را به حزب باد تفسیر می کنید؟ ایا آن را به روحانیت و روحانیون بر می گردانید؟ ایا فی المثل می توان گفت اصولگرایان کنونی همواره همین دیدگاه و ادبیات را درباره رهبری و ولایت فقیه داشته اند که الان دارند؟ ایا همه اصولگرایان یا اصلاح طلبان را می توان یک کاسه کرد؟ آیا هر کس بخشی از بروزش در طی دو دهه تغییر کند، منافق است؟
    __________
    پاسخ:
    1. راستش را بخواهی صحت و سقمش را هم جویا شدم و به نتیجه دلخواه شما نرسیدم؛ ولی این نوشته ی من اصلا موضوع گیری درباره این عکس نبود، برخلاف آنچه که جو عمومی به دلیل التهاب قصد دارد از آن برداشت کند؛
    حرف من درباره این بود که «چرا مردم حق دارند در این باره قضاوت کنند» و باقی متن درباره این بود که مهندس موسوی چه تاثیری بر زندگی مردم گذاشته است و به همان دلیل مردم حق قضاوت دارند.
    2. اول: اینکه چرا سکوت شده است قابل بحث است؛ البته یک نکته ای وجود دارد که من یک رفتاری در اصولگرایان(/راستی ها/حزب اللهی ها/یا هر اسمی که می گذاریم) می بینم، و آن اینکه وقتی سال 76 شکستی سخت تر از شکست موسوی از احمدی نژاد می خورند؛ زیر میز نمی زنند، و برا پیروزی تلاش می کنند؛ نه آنکه کشور را به آشوب بکشند.
    دوم: اگر آن فرد درباره اشتباهات خود صحبت و شفاف سازی نکند، مردم نظرات قبلی وی را فرض می گیرند؛ این یک نکته است؛ نکته دیگر این است که اصلا بحث نفاق و اینها نیست؛ حتی در صورت تصریح به تغییر عقیده، بحث این است که مردم حق دارند بدانند زمانی که با آن خشونت با ایشان رفتار شد، فرزاندان مسئولین این امر چگونه تربیت می شدند. و در آخر اینکه وقتی می بینیم، «کل یک جریان» نه بخشی از آن در چند مرحله تغییر نگاه می دهد، حکایت از این دارد که ایشان یا جمعی جو زده ی جوان بودند که دور هم جمع شدند و مردم و نظام را بازیچه کرده بودند، یا از قبل نفاق داشتند.
    سوم: بله، من اصولگرایان را ادامه همان روحانیت می بینم، آنچنان که همچنان این گروه محوریت ایشان را دارد، و روحانیون ریش سفیدی اصلاح طلبان؛ این که چرا فضای سیاسی اسم سازی کرد به نظرم بحث جالب و مفصلی است.
    سلام
    این خوش ام نیامدا چرا زیر پاسخ مدیر سایته؟ از کدومش حوشمون اومد یا نه؟
    اما بعد:این ضرب المثل :
    "گربه مرتضی علی را هر جور که بیندازید بر روی پاهایش می افتد ".. یعنی چه؟
    ________
    پاسخ:
    متوجه منظورتان نشدم.
    کت اسرائیلی بابات به تو هم میاد
    _______
    پاسخ:
    جناب جلال، که از جزیره خارک و تاسیسات نفتی و نفت خوار، کامنت می گذارید (چیزی به اسم هوایز آی.پی وجود دارد.)؛ کت اسرائیلی، لقب نوعی از کت های بادگیر خاکی رنگ بود، که در دوران شاهنشاهی توسط ارتش استفاده می شد و به دلیل گرم بودن، به شدت مورد استقبال بسیجیان و موتور سواران در دوران جنگ بود؛ میزان قرابت امثال شما نفت خواران با فرهنگ جبهه از همین نا آشنایی با واژگان مشخص است.
    سلام
    این خیلی خوبه چیزی به اسم آی. پی وجود داره. ولی ازون مهمتر انصافه.
    تو جنگی که هست با پیش فرضای خودت برا طرف مقابلت سریع نسخه نپیچ. امیدوارم تحلیل ات مثل این جوابت نباشه.
    لطفن سعی کن سریع بهم نریزی ؛ اول ایست بده ؛ بدون ایست تیر اندازی نکن شاید دوستو به جای دشمن زدی
    _______
    پاسخ:
    آدمی که اولین حرکت اون تیکه اسرائیلی رو می اندازه؛ و منظورش هم مشخصه؛ درمورد انصاف صحبت نکنه سنگین تره؛ مهربان وارد شو، بدون زخم و نیش؛ مهربان استقبالت کنند.
    به نظر من این خانم حالا دختر هرکسی که هستن بسیار چهره زیبا و دلنشینی دارند و من به شخصه چهره بشاش و لبریز از امید ایشون به چهره های سراسر تیره و مشکی خانمهایی نظیر رجبی(همسر الهام) یا خانم آقای آقای احمدی نژاد ترجیح می دم
    در ضمن این عکس باعث شد که در مورد نقض حقوق بسیار طبیعی زنان ایران یعنی همان انتخاب پوششان تآسف بخورم.
    واقعا چگونه است که در کشور ما مسائل مربوط به زیبایی افراد در مقابل قبح سیاسی چنین پر کینه ای مورد حمله قرار می گیرند؟
    _________
    پاسخ:
    هر چند، مخاطبین می توانند، درباره رفتار و برخورد شما، در باره نژاد تیره پوست کسانی که اسم بردید، و معیارهای ظاهر بین تان قضاوت کنند، چون اکثر مردم ایران، طبق عرف و احتمالا در آمد از این میزان سرخآب و سفیداب استفاده نمی کنند؛
    ولی درباره نکته دومی که فرمودید، بله منم درباره حق پوشش در حد رعایت امنیت اجتماع، مثل بعضی کشورهای عربی موافقم؛ ولی نکته همینجاست؛ این وضعیت فعلی را آقای موسوی و هم حزبی هایشان پایه گذاری کردند.
    اون لینکی که دادین مربوط به دیدار اقای موسوی با خانواده عرب سرخیه اون دوتا خانم مانتویی دخترای اقای عرب سرخین واون یکی خانمم از فامیلاشونه و ربطی به خانواده اقای موسوی نداره لطفا در مورد چیزی که نمیدونی لینک ندید
    من تناقضی در عمل موسوی نمی بینم.
    اینکه دختر ایشان اینگونه لباس می پوشند نشان دهنده این است که آقای موسوی برای فرزندان خود حق انتخاب پوشش قائل شده است و در خانواده خود دیکتاتوری نمی کند. من پس از دیدن این عکس اعتمادم به موسوی بیشتر شد.
    ______
    پاسخ:
    بحث همینه؛ چطور آقای موسوی برای فرزند خودش حق انتخاب قائل است ولی برای بقیه مردم که دستشان به جایی نمی رسد این حق را قائل نیست؟ آیا این عین دیکتاتوری نیست؟
    درود و سلام خدا بر میرحسین عزیز
    احسنت. یکی نیست بگه آخه مگه ما مغز خر خوردیم که بخواهیم ادعای آزادی و مدارای فسیل ها و بل زامبی های دهه 60 و آدمهایی مثل هادی غفاری و صانعی را باور کنیم. صانعی را من یادم هست وقتی که بچه بودم یک برنامه ای داشت در تلویزیون که در آن روش قطع دست و پای مخالف را توضیح می داد و می گفت این خکم اسلام است و باید اجرا شود. حالا این عتیقه ها برای ما شده اند لیبرال! کار خدا را می بینی!!
    گرامی منظورتان چیه که برای بقیه مردم این حق را قائل نیست؟ اگه منظورتان زمان نخست وزیری است که نخست وزیر بودن معنیش این نیست که تمام اتفاقات کشور به گردن ایشونه. جدا از این مساله اینه که اگه ما ازش طرفداری می کنیم، به خاطر اینه که اعتقاد داریم که ایشون تغییر کرده، بنده خودم موسوی دهه 60 رو قبول ندارم.
    ______
    پاسخ:
    1. آیا لازم است باز تصویر بخش نامه های امضا شده توسط ایشون رو درج کنم؟
    2. پس چرا از آن دوران با عنوان دوران طلایی نام می برد؟
    پاسخ 1: تو همین کامنت بالایی بنده(قسمت دوم) جواب این سوال داده شده.
    پاسخ2: موسوی تغییر کرده؟ بله تغییر کرده و همچنان هم میکنه. همونطور که می بینید رفته رفته در بیانیه های ایشان کمتر از امام و دوران طلایی صحبت میشه. این مساله در بینیه های آخر ایشون کاملن مشهوده.
    خاک بر سر موسوی صهیون
    شما در مورد چیزی که نمیدونی حرف نزن
    http://it-way.persiangig.com/ELHAM_M/اقای موسوی و همسر و دختر.JPG
    ______
    پاسخ:
    1. من درباره اینکه اصلا برایم صحت تصویر مهم نیست نوشتم و گفتم اصلا بحث درباره خود تصویر نیست، درباره علت حق مردم برای دانستن این موضوع است.
    2. درباره این عکس بحث شد، این یک عکس بریده شده، از تصویری از حضور آقای موسوی و همسرشون در منزل یکی از سیاسیون است.
    پس طبق استدلال خودت مردم حق دارند در مورد رهبر این مملکت و خانوادش بدونند؟ خانوم اولش کیه ؟ خانوم دومش کیه؟ چه شکلین اینا؟ چقدر تمکین می کنند از شوهر گرامی؟ می گن آقا مجتبی بچش نمی شده کلی دوا در مون کردن تو انگلیس ، شفاف سازی کن؟ اگه راست می گی و به حرفی که زدی معتقدی باید این را هم قبول کنی ، دیگه تاثیر ایشون بر جامعه کمتر از موسوی و کروبی که نیست ! دردت اومد؟ ببین حقوق شهروندی که مردم می گن مال همست حتی مال همون رهبر شما. شما منتها تا حالا به لطمه هایی که شما و خانوادتون از نبود این حقوق می تونستید بخورید (اگه جامعه و دولت رفتارش مثل شما بود اما عقایدش مخالف شما ) فکر نکردین. بقیه را انسان نمی دونید. آپارتاید و برده داری فقط زنجیر کردن سیاه پوست ها نیست . شما تو مرامتون بقیه را تو زنجیر می بینید . کی به کیه ، طرف دختر موسویه ، پس آدم نیست ، حقوق اجتماعی نداره . برادر این هیچ کجاش به اسلام من یکی نمی چسبه اما به ورژن ناب علویه ولایتی شما انگار خوب چسبیده.
    دفعه دیگه خواستی توجیه بتراشی یکم بیشتر فکر کن هر چند که کاری که از پایه خطا باشه با هیچ چیزی تطهیر نمی شه . تلاش برای تطهیر یک "گناه" خودش بدتر از همون گناهه چون از لفاظی که بیاییم بیرون اسمش تشویق به گناهه.
    نمی دونم نیتت پاکه یا نه . سعی کن آخرت خودت را با اعمال و افکار خود بساز نه هوچی گری های یه جماعت دیگه.
    ________
    پاسخ:
    سفسطه نکن؛ مطلب من واضح است؛ نوشته ام مردم، درباره رفتار حاکمانشان، درباره بخشی که برای زندگی آنها تصمیم میگیرند حق دارند بدانند؛ هروقت حاکمان درباره ازدواج کردن و انتخاب همسر جماعت تصمیم گرفتند، ایشان هم حق دارند بدانند؛ مثلا مردم کره شمالی به همین دلیل حق دانستند دارند؛ آنچنان که گفتم شما حق دارید درباره خانه ی قالیباف بدانید چون برای ساخت خانه های ما و شما محدودیت های قانونی و اجرایی تعریف می کند؛ و طبق همین استدلال به دلیل محدودیت هایی که دولت آقای موسوی، و مدیریت کمیته انقلاب که عضو ستاد ایشان بود و ... در قضیه حجاب و رفتارهای اجتماعی مردم تعریف کردند، مردم حق دارند نوع رفتار ایشان در همین زمینه ها را بدانند تا صداقت سنجی کنند.
    رهبر شما مگر به ساده زیستی معروف نیست؟ مردم حق ندارند بداند اعزام خانواده پسر بزرگ ایشان به انگلیس برای درمان نوه دار نشدن ایشان حقیقت دارد یا نه؟ مگر در آن فیلم دیدار با کابینه خاتمی که به برگزاری کلاس های موسیقی در دانشگاه ها اعتراض کردند ندیده ای . ایشان از قرار معلوم در جوانی تار هم می زدند . نمی خواهی الان ایشان را با جوانی مقایسه کنی و احیانا جوانی ایشان را چماق کرده بر فرق سر آن مقام عظما بکوبی؟ . این که مردم در پی مقاسه رفتار و گفتار حاکمانشان با خصوصیات منتسب به ایشان هستند عجیب نیست اما این که این حس طبیعی مردم را با تحت نظر گرفتن زندگی شخصی یک فرد ، آن هم به منظور پرونده سازی و تخریب شخصیت یکی بدانی دیگر سخن نغزیست از شما. تجسس زندگی شخصی به قصد تخریب و از بین بردن آبروی مومن (شخص منتسب به دختر موسوی) "هموار" گناه است.
    در ثانی به نکته خوبی اشاره کردی . اصلا مگر رهبر شما فقیه نیست و رهبری امت و ولایت امر لازمه اش فقاهت و اجتهاد نیست؟ حکم اجتهاد ایشان را چه کسی امضا کرده؟ دست خط منتسب به فلان مرجع مربوط به آن کجاست؟ غائله حصر مرحوم منتظر پیرامون همین سوال بود که هیچگاه با منطق جواب داده نشد و برخورد قهرامیز صورت گرفته مسلما ناشی نبود جوابی منطقیست. رئیس جمهور دولت آقای موسوی همین رهبر فعلی شماست . چطور بگیر و ببند بد حجابان (به گفته خود احمدی نژاد) ربطی به دولت ندارد اما رفتار کمیته های انقلاب در زمان موسوی تماما با فکر و دستور ایشان بوده ؟
    اگر شما و امثال شما جواب حق بر سخنان موسوی داشتید نه الان چنین آبروریزیه اعتقادی با ترویج چنین عکس ها و خبر هایی می کردید و نه رایس جمهورتان در مناظره با موسوی در برابر انتقاد های فرهنگی اقتصادی وی آنچنان مرام پرونده سازی و پرده دری خود را نشان می داد.
    __________
    پاسخ:
    1. البته رهبری به ساده زیستی معروف است؛ ولی مدیر اجرایی نیست که در فرایند اقتصادی مردم مستقیما تاثیر بگذارد؛ با این حال به عنوان رهبر مملکت من این حق را محترم می شمارم؛ و سوالم این است با این همه اپوزیسیون چطور یک تصویر از ایشان در بریتانیا برای این امر وجود ندارد؟
    ضمن اینکه، پژوهشکده رویان در کشور نیاز رفتن به بریتانیا را رفع کرده است. :)
    2. دقت کنید من از فرایند تجسس دفاع نکردم؛ ولی گفتم این حق محفوظ است؛ که وقتی این عکس پخش می شود دیده شود از موسوی سوال پرسیده شود.
    3. قضیه حصر آقای منتظری به خاطر قائله ی 13 رجب بود که موجب شورش شد.
    4. بنده هم به این قضیه اشاره کردم که آقای خامنه ای در زمان ریاست جمهوری از تریبون نماز جمعه به این حرکت های بگیر ببند بدحجابان اعتراض کردند. ضمن اینکه درباره آقای موسوی؛ یک ایشان خودشان زیر بخشنامه های محدود کننده را امضا کردند. و دو، مدیریت وقت کمیته انقلاب عضو ستاد ایشان در انتخابات بود.
    عجب دختر زیبایی داره اگه زودتر میدونستم به کروبی رای نمیدادم به موسوی میدادم.آقا بریم خواستگاریش دخترشو بما میده؟
    ________
    پاسخ:
    با معیار رای دادن اصلاح طلبان آشنا شدیم.
    1-شلوغ نکن الکی ، کدوم مرجعی حکم مرجعیت ایشون را امضا کرد؟ درسشون را پیش کی خوندن که هنوز که هنوز رساله هم ندادند؟ مدرک لیسانسی که مهر و امضا نداشته باشه معتبر نیست چی برسه به مرجعیت !
    2- بحث سر رفتار جنتی نیست. بحث اینه طبق همون رویه توجیه شدت که به دختر نگاه کن ببین چقدر مثل اعقاید گذشته/حال باباش لباس می پوشه و زندگی می کنه، وقتی تو اختیار غربال کردن یه ملتی را می دی به یه نفر ببین اون طرف خودش چطور تونسته بچه خودش را دریابه قبل از این که دیر بشه . من از هیچکدوم دفاع نمی کنم اما می خوام بگم اصلا به این جهت نمی شه رفت که این جور فعل های حرام را بخوایم توجیه کنیم
    3- یک سند بیار که منتظری تبریک گفت ؟ رو هوا حرف نزن من واست لینک گذاشتم. عادت کنیم واسه چیزی که سند داریم سند رو کنیم. رای دادن یا ندادن یه بحثه (اون هم تو این مملکت که تنها چیزی که بهش اعتماد دارند ملت رایه ) و این که مرجعیت ایشون را کی تصدیق کرده (نری الان یه لینک بدی که دیروز نوری همدانی چی گفته). مدرک و حق فتوا ایشون از 20 و 30 سال پیش تا حالا از جانب کی صادر شده. اون فیلم شما مال انتخاب رهبری تو مجلس خبرگان که با اون جوی که قبلش سر عزل منتظری درست کرده بودن کسی جرات نداشت سوالی بکنه .بماند که اکثرا (حتی هاشمی) اون موقع جز همون گروه کنار زدن منتظری بودن. فامیل های من هم تو جبه بودن و تعریف کردن که دو سه روز قبل اون انفاق اومدن عکس های منتظری را از بین رزمنده ها جمع کردن.
    4- اول انقلاب خیلی ها بی تعقل بودن ، تو این شکی نیست اما بعضی ها بعدش فکر ساختن و آّبادانی کشور بودن ، رفتن دیدن ، فکر کردن اصلاح کردن خودشون را و از انقلابی گری به تعقل رو آوردن. بعضی ها هم از انقلاب و جبهه نمد درست کردند و ایستادن پی ارتزاق ازش. همین جنتی یکیشون که هر بار اومده نماز جمعه به خیال این که
    شورای نگهبان ارث باباشه( که پدرش واقعا مرد بزرگ و با شرفی بوده تو اصفهان جدا از بحث خودش) هر حرفی را که خواسته زده. دریغ از یک بازخواست. بابا افتادن عین بخت رو همین انقلاب و حکومت داری میگی اینا ثابت قدمند؟
    پژوهشگاه رویانت هم درست . قبول اشتباه از من بود اما آدم دستش به خون هم وطنش آلوده نشه ؛ به خودش اجازه نده در مورد این تصمیم بگیره احتیاج بوده به هموطنش شلیک کنند یا "بزنن تو سر کافیه" تصمیم بگیره ، مال هر قبیله ای که می خواد باشه.
    برادر من بحث سر اینه که نجوای موروثی شدن رهبری داره شنیده میشه . خود وبلاگا شما هم شروع کردن واسه بعد نقشه کشیدن و جو سازی. حمله به هاشمی هم فقط و فقط به خاطر همین مجلس خبرگان و رهبر بعدیه. خواهشا اگه این آقازاده رهبرتون احیانا تونست جا پدر گرامی را بگیره نیا اینجا بگو ایشون یه خورشیدی بودن تو فقاهت و انسان برگزیده ای بودند که ما تا حالا کشفش نکرده بودیم.
    ________
    پاسخ:
    1. جواب شبهه ای که مطرح می فرمایید؛ اینجاست. // نامه تبریک آقای منتظری که دیگر از موارد مشهور است.
    2. اگر می گفتی، زمزمه رهبری سیدحسن نصر الله یا صادق لاریجانی مطرح است راحت تر از تو قبول می کردم؛ این دست آویز کردن موضوع مجتبی نشون می ده شما از چه جایگاه و تفکر ایزوله ای به موضوع می پردازی.
    می دونی دم خروس ادعاهای شما کجاست؟
    اینجاست که چرا هیچ کس حق انتقاد از رهبر رو در مجامع عمومی و رسانه خها نداره. همه باید تملق رهبر رو بگن. خداییش محمد نوری زاد مگه چی گفت که ایین همه شکنجه سرش اومد. رهبر باید پاسخ گوی تمام اشتباهاتش در قبال مردم باشه و باید مورد انتقاد قرار بگیره. آیا جز تملق گفتن برای رهبر چیز دیگه ای از رسانه های داخل کشور شنیده میشه.
    جواب سوالم رو هم ندادی یعنی در دوران نخست وزیری موسوی رییس جمهور وقت هیچ نقشی نداشته.
    در ضمن نامه ایشون بعد از پیروزی فوتبال بر امریکا به خوبی شخصیت ایشون رو نشون میده. پس با منطق ایشون تو بسکتبال که آمریکا در المپیک ایران رو برد تمام دندانهای مسوولین در دهانشان خرد شد!!!!!!!!!!!!!!!
    برو فکر کن ببین چقدر عقبی....
    _____________
    پاسخ:
    آقای نوریزاده به دلیل شکایت آقای لاریجانی و توهین و نظر اکاذیب درباره قوه قضاییه زندانی شدن، نه توهین به رهبری. همانطور که اکبر گنجی هم به شکایت هاشمی رفسنجانی به زندان رفت؛ رهبری عموما خودش را درگیر این آدم های چیپ و بی بوته نمی کنه.
    در مملکتی که حتی وزیر جوابگوی مردم و رسانه ها نیست چه رسد به نخست وزیر و رئیس جمهور و رهبر! وقتی آقای کردان درباره مدرک تحصیلی خود به نمایندگان مردم دروغ می گوید ( در روز روشن) شما انتظار دارید کسی 30 سال روی حرف خود بایستد؟! یا وقتی رئیس جمهور در ماجرای هاله نور و آوردن نفت سر سفره های مردم حرف های گذشته و مکتوب خود را تکذیب می کند و امپراطوری دروغ و تزویر و ریا را در مملکت حاکم می سازد شما انتظار دارید نظرات یک شخص درباره حجاب در طول 30 سال هیچ تغییری نکند؟! در ابعاد گسترده تر و وسیع تر حتی می توان به وعده های آب و برق و نفت و اتوبوس مجانی آیت الله خمینی اشاره کرد که هیچ کدام عملی نشد که هیچ بلکه امروزه تحت عموان هدف مند سازی یارانه ها بنزین 700 تومانی به خورد مردم بیچاره می دهند . شما یک سیاستمدار در قرن حاظر نشان دهید که بدون دروغ فریب و دغل بر ایران حکومت کرده باشد آن وقت بنده مجسمه اش را می سازم به عنوان الهه درستکاری و صداقت ! خودمان را گول نزنیم هر کسی می خواهد سر کار بیاید یک فرقه راه می اندازد با یک مشت وعده و وعید توخالی و دروغ و فریب مردم ساده دل را می فریبد پس از آنکه فرقه ی مورد نظر چند صباحی مردم را چاپیدند جایشان را به نفر بعد می دهند و هزاران سال است که این دور باطل در کشور ما جریان دارد گاه کریه و خشن گاه ظریف و فریبنده گاه از لباس دین گاه از زاویه میهن پرستی ایران پرستی ! به قول توماس جفرسون اگر دموکراسی واقعی و رای و نظر واقعی مردم حاکم نشود دور باطل خشونت و درگیری و فساد هرگز پایانی نخواهد داشت
    چرا جواب منو نمی دین؟!
    ______
    پاسخ:
    جواب چیو؟
  • کوچکترین ذره ملتین ذره ملت
  • بیزارم از کسانی که تجسس می کنند در زندگی مردم ازکسی که ناحق می گوید واسرار مردم را برملا می کندوبا ان وضع شنیع عکسی را می گیرندلااقل اگر عاقبت اندیش مومن نیستیم انسانیت خود را مسخ نکنیم که بسیار شرم اوراست درباره سید مجتبی خامنه ای چیزی بگوییم که نا به جاست یا عکاسی با روش جاسوسی (بعید می دانم فرزند موسوی باشد)از نرگس موسوی عکسی را بگیرد .من شما صاحب سایت را همیشه ادم معقول ودلسوزی می دانستم .شما که خود خوب می دانید در سالهای 63و64راهپیمایی هایی توسط گروه خاصی که حزب الله می دانسته به خصوص بعد نماز جمعه برگزار می شد که بهانه ان هم برخرد شدید با بد حجابان بود ان دوران اقای ناطق هنوز وزیر کشور موسوی بودند .ایشان گله مند شده بودند ونزد اقای هاشمی هم شکایت برده بودند که عده در معابر برخورد نا مناسبی با مردم می کنند .اقایان هاشمی وایت اله خامنه ای هم در نماز جمعه این گروه را دعوت به ارامش در برخورد با مردم کرده بودند.شاید به نظرم می ایید شما رای خودتان را که مدتهاست درباره موسوی وبه اصلاح جناح چپ صادر کرده اید.راستش قیاستان درباره دهه 60مرا یاد یکی شبهای مناظره می اندازد که اقای احمدی نزاد گفت زمان موسوی کروات قیچی می کردند وموسوی هم طبعا جوابش را داد (من هیچ گاه قیچی دستم نگرفتم که کراوات قیچی کنم)ایشان می گوید زمان موسوی نخست وزیر بوده نمی گوید رهبری ریس جمهور بوده .نمی شود گفت ایشان بدون مسولیت بودند وبدون تا ثیروفقط موسوی مقصر است .این کار ها بیشتر توسط گروههای فشار به دولت دیکته شده بود .بخش نامه اقای محتشمی پور هم مقتضیات ان روزگار بود کشور جنگ دیده که دولتش هم تاثیر شدید فضااست
    _________
    پاسخ:
    حزب الله، عنوان گروهی تمام طرفداران جمهوری اسلامی در دهه شصت بود که با گرایش چپ ها به سکولاریسم اختصاصی تر شد؛ لازم به ذکر نیست، گروهی که از آن اسم می بریم، سابقه رهبری توسط جریاناتی وابسته به مهدی هاشمی را داشت که مهدی هاشمی برادر داماد منتظری و مورد حمایت وی از اتهاماتش همین برخورد های تند بود که به حزب گونی معروف شده بودند.
    اتفاقا یکی از علل اختلاف اصلی، حزب الله امروز با موسوی، محدودیتی است که ایشان با غوغا سالاری علیه اختیارات قانونی رئیس جمهور وقت اعمال کرد؛ و وقتی رئیس جمهور اختیار تام انتخاب نخست وزیر خود را با فشار مجلس چپ نداشته است، من نمی توانم وی را خصوصا که درباره این قضایا به همراه هم جریان خود ناطق نوری اعلام موضع کرد ولی امضای موسوی پای آن بخش نامه ها است، نادیده بگیرم.
    این را نادیده بگیرم، عضویت فرمانده وقت کمیته در ستاد موسوی را چه کنیم؟
  • کوچکترین ذره ملتین ذره ملت
  • منظور من هم انصار حزب الله نبوده.حزب الله بعد از اعدام مهدی هاشمی هم حضور خوبی در صحنه داشتند؟؟اینها بیشتر مامن شان نماز جمعه تهران بود .تا یک سریالی فیلمی وچیزی تلوزیون پخش می کرد ....(بهتر است ادامه ندهم که تو خود بخوان حدیث ....)اینها همیشه گروه فشار بودند .نمی توانی انکار کنی که الان هم اینگونه نیستند وممکن است در جریان های لباس شخصی الان هم نفوذ کرده باشند .کاری به گروه فاسدمهدی هاشمی ندارم انها که تکلیفشان مشخص است انها هم جریان خودسری بودند که مثل بعضی امروزی ها هر کاری می کردند تحت لوای حزب الله قایم می شدند. بله موسوی سالهاست که دارد چوب زمان نخست وزیری اش را می خورد .ظمنا ما مخالفت با ریس جمهور فعلی را از بعضی از اقایان یاد گرفتیم وقتی انها مدام علیه نخست وزیر سخنرانی می کردند علارغم میل امام ماهم با ریس جمهور فعلی البته با همان مجوز بدعت شکن خود ایشان علیه ریس جمهور اظهار نظر می کنیم
  • کوچکترین ذره ملتین ذره ملت
  • من با بد حجابی مخالفم .اما نمی شود با برخرد نظامی موضوع ضعف فرهنگ را حل کرد
    دوست محترم،
    من فکر میکنم شما دارید تهمت میزنید که کسانی مثل آقای موسوی که در زمان خودشون سختگیر بودند و الان نیستند دورو هستند...به نظر من خیلی بدیهیه که اونا ممکنه تغییر کرده باشند. من کلی مثال برای این تغییر در ذهنم دارم. مثلا مادر من برخوردش با خواهران بزرگتر من و من و خواهر کوچکم خیلی فرق داشت. سختگیریهای مادر من در اواخر سال 60 و اوایل 70 (زمانی که خواهران بزرگترم نوجوان بودند) خیلی بیشتر از زمانی بود که من و خواهر کوچکم در سنین نوجوانی بودیم (اواخر 70 به بعد). من به وضوح این تغییر در جامعه رو دیده ام...آدم ها عوض میشوند، آدم ها از اتفاقات درس میگیرند...
    ______
    پاسخ:
    عوض شدن یک آدم با عوض شدن کامل یک حزب فرق داره.
    دکتر احمدی نژاد با خبرنگار اسپانیایی در داخل کشور در دفتر ریاست جمهوری مصاحبه کرد در حالیکه خانم خبرنگار روسریش از سرش فتاده بود به عبارتی روسری سرش نبود. شما به اصطلاح ارزشی ها چرا صداتون در نیومد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ________
    پاسخ:
    کی گفته در نیومد؟
    یعنی کلا اصلاح طلب های امروز قمه به دستهای دیروز بودن؟؟؟
    به فرض که اینجوری باشه.آیا آدمها حق ندارن در باورها و اعمالشون تجدید نظر کنن؟
    این منطقی که شما به کار بردین.هرچندموضعش رو مشخص نمی کنه و خودش رو بی طرف نشون می ده. اما رنگ گفته هاش خیلی آشناست...
  • کوچکترین ذره ملتین ذره ملت
  • دوباره به شما سر زدم . ببخشید .اما یک حس دورویی در حرفها وجود دارد . شما خوب می دانید الان زور انصار حزب الله نمی رسد وگرنه همان کارهای اکبر پونز را تکرار می کردند.جامعه دهه 60 به سمت حجاب رفت .اما بعضی ها ان را نمی پذیرفتند منفور وزشت شده بودند .همه به خودشان اجازه همه نوع برخوردی می دادند .اعضای حزب جمهوری وروحانیون خواستار این رعایت کامل حجاب بودند.اقای موسوی یک جزئ از این مجموعه بوده .جزئی از کل .من نمی توانم باور نم که شما رایتان رااز قبل صادر نکرده باشید .در دوران شدت گشت ارشاد ما با مسئله ای به نام سلیفه مواجهه بودیم .مثلا زنی به همراه شوهرش با بد حجابی راحت از کنار چشم گشت رد می شد ولی دختر جوانی تنها که فقط رعایت حجاب مو ها را نکرده ببود با تذکر مواجهه می شد !!البته به نظر من با افراد گستاخی که در اتومبیل و...کشف حجاب می کنند باید برخورد کرد.اما درباره دهه 60 این است که هر چه از ان دوران گذشت خود نیرو های انقلاب هم به ناتوانی برخورد فیزیکی پی بردند .یعنی تجربه کسب کردند. میر حسین ودولتش هم شامل این بی تجربگی بودند.امید وارم در این مورد تجدید نظر کنید .زنهای امروز هم به برکت انقلاب خیلی تحصیل کرده ترو...نسبت به هم سنهای خود دردهه60 اند .هرچند من خودم به ان دوره غبته می خورم(وقت شد دلیلش را می گویم)بنابراین مثلا دوست دارند بروند کونوردی .تماشاچی فوتبال باشندو.....اما همین شما که اقای موسوی را مقصر وضع برخورد می دانید ارجاع می دهم به مصاحبه اخیر اقای الله کرم ایشان در جایی تبلیغات برخی فرزندان هاشمی برای دوچرخه سواری و...بانوان را بی حجاب کردن جامعه می دانند ؟؟؟اگر عینک انصاف را بگذاریم این برخوردها است که جامعه پذیر نیست و چالش ایجاد می کند نه حرکت های دهه 60 که جامعه با فراغ بال از طرف مردم پذیرفته شده بود . جوان مثل شما که نباید تحت تاثیر تبلیغات انتخاباتی قرار گرفته چون اقای احمدی نزاد محبوب ما گفته موسوی ودولتش کروات قیچی می کردند حتما کار موسوی است . افرادنادان زیادی برای کسب شغلهای راحت از این تجاوزها به مردم رهگذ ر کردند تنها برای نان وکسیه دوزی برای کار بیشتر این کارها خودسرانه بود بدون حتی یک برگ ماموریت .البته بعضی هم با تفکر خدمت به اسلام وتعالی ان باعث وبانی اشتباه بودند .
    bi namos ha
    این همه دفاع از خانومی که پوشیدن چادر را در دانشگاه دخترانه الزهرا اجباری کرد و خود در فیلم های تبلیغاتی همسرش از آزادی حجاب حرف زد این خانوم چادری را که برخی از دختران این سرزمین به اختیار انتخاب کردند از این راه اینگلیسی خفیف کرد یادتان نیست دختران در زمان آقای هاشمی حق پوشیدن جوراب سفید را در مدارس نداشتند حالا چه طور می توان به این آدم ها متناقض اطمینان کرد چه این عکس ها واقعی باشند یا دروغین این مسئله را نباید فراموش کرد که مسئولین هر چه را برای فرزندان مردم می خواهند برای فرزندان خود بخواهند فرزندان آنها چرا چادر اجبار شده توسط مادر و پدر را بر سر ندارند؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی