پیش.نوشت:
+ این نوشته از دیروز در پیش نویس مانده بود؛ از آن جهت که با گیر کردن در برف هنگام برگشتن از کنسرت، مجبور شدم به دلیل دوری راه به خانه رفقا بروم و تازه برگشته ام؛ عکس ها و روایت دیشب را هم می نویسم.
+ نگارنده این خطوط، نه تنها علاقه ای به عمده خاندان هاشمی، من جمله خود آیت الله هاشمی، فائزه و مهدی هاشمی ندارد، که از ایشان دل چرکین هم هست؛ جهت جلوگیری از تعمیم، لازم به ذکر بود.
روزنوشت:
آنچنان که اطلاع داریم، آقای مهندس محسن هاشمی، خصوصا بعد از این همه سال حضور در مترو، در سال های اخیر، هر سال پایان سال استعفا نامه اش را برای آقای شهردار، دکتر قالیباف، می فرستد؛ اما آنچنان که رئیس جمهور، دکتر احمدی نژاد، در زمان شهرداری شان تجربه کرده اند، پروژه مترو بدون حضور مهندس هاشمی به شدت با مشکل و افت پیشرفت مواجه می شده است؛ آنچنان که مهندس هاشمی، خصوصا در زمان تحریم، تخصص خاصی در تامین نیازهای مترو داشته است.
آقا محسن هاشمی، که برخلاف برادر به شدت سیاست زده اش، هم به شدت غیر سیاسی و تخصصی است، و هم به پاک دستی مشهور است؛ این را بسیاری از کسانی که وی را می شناسند تصدیق می کنند.
در این میان، در حالی این چند روز در تلویزیون شاهد تبلیغ راه اندازی با تاخیر چهارساله مترو مشهد با حضور افراد مختلف دولتی هستیم، که دکتر احمدی نژاد، بودجه مترو را علی رغم تصویب در مجلس بلوکه کرده و حتی واگن های مترو تهران در گمرک دارد خاک می خورد:
اول: قابل توجه است، که دلیل تبلیغ مترو مشهد، تعلق پروژه به دولت (فکر می کنم، دقیقش: شرکت مادر تخصصی حمل و نقل ریلی کشور)، است. تونل ها و ریل گذاری چهار سال پیش انجام شده بود؛ اما به دیل عدم رفتار کارشناسی، و عدم وجود استاندارد مشخص برای واگن های مترو، سفارش واگن های متناسب با ریل ها به مشکل خورد که نتیجه ریل گذاری «دوباره» و سفارش واگن های متناسب بود. همین تعلق دولتی در عین مدیریتی پر مشکل است که موجب می شود پروژه ای که سابقه بیست ساله در تهران دارد با انجام شدن در مشهد این چنین سه روز تریبون اصلی صدا و سیما را برای تبلیغ داشته باشد.
نکته جالب اینجاست علی رغم پرکردن شهر مشهد از روز ها پیش با پوسترهای روز افتتاح با اعلام حضور رئیس جمهور، رئیس جمهور در این برنامه حاضر نمی شود که شاید پاسخش نکته دوم باشد.
دوم: آنطور که من می دانم، دکتر احمدی نژاد، به مترو اعتقادی ندارد؛ از این جهت که آن را نمادی از دوره اصلاح طلبان و کارگزارانی ها می داند و معتقد است که اصولگرایان نیز اثری اجرایی و اختصاصی باید از خود به جای بگذارند تا نام آنها را جاودانه کند که چیزی نیست جز مونوریل که بیشتر هم توی چشم است (البته این اعتقاد وی است، وگرنه من این نمادگرایی را بی معنی می بینم). گویا رئیس جمهور این موضوع را به شهردار ابلاغ کرده است که اگر پروژه مونوریل را (به عنوان پروژه ای که وی آغاز کرده است) ادامه دهد بودجه آن را به طور کامل تامین خواهد کرد.
از همین رو است، که به نظر با استعفای مهندس هاشمی هم تغییری در وضع مترو و بودجه ش حاصل نخواهد شد؛ و قبول استعفای مهندس هاشمی هم نشان می دهد که وضعیت انقدر فرسایشی، و پیشرفت انقدر کند شده است که دلیلی برای اصرار به حضور مهندس هاشمی نبوده است. مشکل آقای رئیس جمهور، آقای شهردار و جهت گیری وی است، که موضوع مونوریل که وی به هیچ وجه آن را به نفع شهر نمی داند و تنها یک ژست تبلیغاتی پرهزینه تفسیر می کند، تنها یکی از نقاط تعارض این دو است. در این میان تصویب بودجه مترو در مجلس هم، بیشتر یک مانور و نبرد سیاسی است و گرنه چه کسی است که نداند دولت، در عین درج بودجه مترو و شهرداری در برنامه، از پرداخت آن سر باز می زند؟
پی نوشت.
+ پایگاه اتحادیه شرکت های قطار شهری کشور، واقع آبروریزی است
+ البته گسترش جبری مترو در کشور به شدت خوشحال کننده است؛ چند تا از پایگاه های شان را در وبگردی جستم: اهواز، تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز، کرج