شبانه: روز خبرنگار
قبل از نوشتن دوباره کمی با قالب وبلاگ ور رفتم؛ توانستم با یک کلک رشتی مطالب روزنگار را از مطالب اصلی وبلاگ جدا کنم. البته تگهای بلاگآیآر در این موضوع خیلی کامل و منطقی نیستند. بگذریم؛ بهرحال نتیجه حاصل شد.
حالا که یک نیمه شب این را مینویسم؛ در اضطراب کلاس فردا هستم که یک هفته است سانتیمتری برایش خط نکشیدهام و هفته گذاشته از سر مشغله حتی در یکی از جلسات هم نتوانستم شرکت کنم؛ امروز هم به خاطر پیگیری نامه معرفی از موسسه و دو جشن خبرنگاری که دعوت بودم فرصت تمرینی فراهم نشد. اما جایزه و هدیههای قیمتیای که از هر کدام از جشنها گرفتم، فشار کاری امروز و اضطراب کلاس فردا را تخفیف داده است. بهترین روز خبرنگاری بود که داشتم و فیالواقع در تمام این هفت سال اولین روز خبرنگاری است که به صورت رسمی به جشنی دعوت شدم. ممنون از همه کسانی که این روز شاد را برایم ساختند.