جغد درون و کار شبانه
جغد درونم گیرپیچ شده است، از گُرده مان پایین نمی آید؛
از قضا مثلا این هفته اول دانشگاه است، که چند روز گذشته را که کلاس رفتم، تنها یا یکی از دونفر حضار کلاسهایی بودم که برگزار نشد. المنه الله که سه شنبه ها کلاس ندارم -یکی از دو تعطیلی هفته است-، می شود خوابید.
و این وسط اسفند که می رسد، رفقا یاد ویژه نامه های عیدند؛ همزمان باید برای سه-چهار مجله مطلب برسانم؛ این وسط اصلاحات تریبون را بگذار کنار، نوشتن تکست راهنمای برای دو پروژه با فیلم آموزشی، به اضافه دو تا سایت که گرافیکش آماده است. بعد این ها همه ش قرار بود مثلا قبل ترم تمام شود که عوض عقب ماندگی دو ترم منهدم شده قبلی این ترم را بکوب بخوانم.
"من نگرانیم از نظام و آینده ش است؛ از اینکه نظام اسلامی اگر اخلاقی نباشد، یک پوسته تو خالی خواهد بود که معنای واقعی ندارد و دلیلی برای دفاع از آن وجود ندارد."