شهر زنده است

روایت بوی نم پیاده‌روها

شهر زنده است

روایت بوی نم پیاده‌روها

روزنگار
  • ۲۴ آبان ۹۴ , ۰۵:۵۵
    از قصص نماز شاهد...

    فقیه معتقد بود اشکِ دنیا، صلاه را تباه می‌کند؛
    به گمانم فقیه هیچ‌وقت عاشق نبود؛
    و خدای محرم ندانست که راز مگو را جز با او چگونه توان گفت؟
    که افوضُ امری الی الله...


    حال ما بی ‌آن مه زیبا مپرس
    آنچه رفت از عشق او بر ما مپرس
    گوهر اشکم نگر از رشک عشق
    وز صفا و موج آن دریا مپرس


  • ۲۳ آبان ۹۴ , ۲۳:۴۵
    داستان هر روزه‌ای که رُخ نداده است

    دوشب پیش وحید سعیدی از غم رابطه‌اش با پسرش گفت که جز صبح‌ها نمی‌بیندش؛ اندوه واژگانش را ملموس در رگ‌هایم حس کردم؛ که من هم از همان دست پسرانی بودم که پدرم را صبح‌ها و روزهای تعطیل می‌دیدم. هراس این اقبال،‌ هوار شد روی سرم که من هم با این اوضاع فعلی، بهتر از این با خانواده‌ام نخواهم کرد. امشب که برنامه مقرر پایان کار دفتر درست اجرا نشد، ساعت ده و نیم که جلسه تموم شد، بدون دیدن پیغامش، تلفن زدم. خواب بود؛ پیام‌رسان را باز کردم، خواندم که یک ساعت قبل پیغام فرستاده بود که خسته است و بیشتر از این نمی‌تواند بیدار بماند. جز چند باری لحظه خوابیدن معصومانه‌ش را ندیدم؛ اما همان شنیدن صدای خسته خواب آلود کافی بود که تمام داستان وحید سعیدی جلوی چشمم رژه برود. او را دیدم و خانه‌مان را؛ که می‌رسم و صدای مهربانش خاموش است و من با باری از سختی تنهایی، روی کاناپه دراز می‌کشم...

  • ۷ آبان ۹۴ , ۱۸:۱۵
    مردی که می‌خواهد بارکش نباشد

    نقل است در ایام قدیم، زمانی که وسیله نقلیه هنوز درشکه و گاری بوده است، دانشجویان دانشگاه معماری بوزار برای حمل وسایل تحویل پروژه دروس‌شان آنها را بار گاری می‌کردند و می‌کشیدند. گاری را در فرانسه «شارت» می‌خوانند؛ و حالا بعد از سال‌ها این کلمه «شارِت» در ادبیات فضای معماری، از دانشگاه تا فضای کار، برای توصیف وضعیت فشردگی کارها استفاده می‌شود. در ایام تحصیل بیشتر روزهای نهایی ترم اسمش را می‌شنوید ولی در دفاتر معماری خصوصا وقتی مکرر پروژه جاری باشد، این کلمه شنیده می‌شود. و من در زندگیم تقریبا همیشه در این موقعیت هستم؛ عطش به تجربه‌های متعدد، احتمالا کمی حرص پول و شهرت و یادگیری، به اضافه انعطاف زیادی در تصمیم‌گیری‌ها و همچنین تک‌پری و تک‌روی موجب شده است که همیشه بار انبوهی از کارها روی گُرده‌ام باشد. همین الآن که این‌سطور را تحریر می‌کنم، برای شنبه و یک شنبه حجم زیادی کار برای دانشگاه دارم، از ضبط دومین برنامه‌‌مان رها شده‌ام و باید برای هفته بعد برای ضبط دیگری آماده شوم. فصلنامه‌ای که سردبیری‌اش می‌کنم (همشهری‌معماری) باید هفته بعد به چاپخانه برسد و در عین‌حال به زمان رونمایی پایگاه که درحال راه‌اندازی‌اش هستیم نزدیک می‌شویم. این‌ها شاید کارهای مهم باشد، چندین خُرده‌کار، از مطالب ننوشته و یکی دو پروژه برنامه‌نویسی خُرد را هم حساب نمی‌کنم. 

    نتیجه چیست؟ اینکه یا سر موعد به کارها نمی‌رسم یا اینکه آنطور که می‌خواهم انجامشان نمی‌دهم؛ در امور مربوط به کسب‌وکارهای پروژه‌ای هم مجبورم پروژه‌های کمتری بپذیرم. سال‌ها فعالیت مطبوعاتی، تخصصی و سیاسی هرچند متناسب با انرژی که از من گرفته است تبدیل به پول نشده است اما اعتباری جمع شده است که در رشته‌های مختلفی که کار کرده‌ام (و احتمالا بعد از چندسال رها کرده‌ام) هنوز محل رجوع باشم. حالا که کَمَکی پختگی به صورتم هم آمده و از آن کودکانگی بصری دور شده‌ام اعتماد جماعت هم بیشتر شده است؛ اما چه فایده‌ای که فرصت به بار نشاندن این اعتبار نیست.

    تجربه جمعی ایرانیان به اضافه ذکر خاطرات خانواده و تجربیات نزدیک‌تر آنها از کارهای گروهی و شراکتی، همیشه هراسی در امثال من نگه‌داشته است که از کار شراکتی و تقسیم ظرفیت‌ها پرهیز کنیم. مثلا من مدام ایده‌پردازی می‌کنم؛ ایده‌هایی که می‌توانند با کمی تلاش به پول برسند ولی به دلیل عدم اعتماد به افراد بسیاری از آنها را پیش خودم نگه می‌دارم و هیچ وقت به فعل نمی‌رسد. این وضعیت درباره پیشنهادات بالفعل کاری هم در جریان است. حالا بعد از مدت‌ها به سرم افتاده که از این مرکب بی‌اعتمادی پایین بیایم و در حالی که در یکی از کارهایم به ثبات رسیده‌ام، باقی موارد را با جماعتی شریک شوم.


  • ۱۵ مهر ۹۴ , ۱۷:۲۲
    افق

    امروز میان فیش‌هایی که نوشته‌ام یک جمله از شهید پیچک پیدا کردم که خلاصه و بُن چیزی است که به عنوان مشی سیاسی می‌شناسم؛ اینکه چرا مکرر برای خودم یادآوری می‌کنم که مسئله ما مصداق نیست بلکه فرایند و منش است.

    شهید غلام‌علی پیچک می‌گوید «مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است؛ بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علیع بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی‌ترسیم؛ از انحراف می‌ترسیم!»

  • ۳ مهر ۹۴ , ۲۲:۵۱
    شب‌خوانی

    مشنو که از تو هست گزیرم چرا که نیست
    یا نیست از تو محنت و رنجم چرا که هست


    از خواجوی کرمانی، که عجیب همدل ماست.

  • ۲۸ شهریور ۹۴ , ۰۲:۵۲
    روی مبل خانه خودمان

    حوالی ساعت یازده صبح جمعه هواپیمای امارات ایرلاینز روی زمین نشست تا کمی بعد از اذان ظهر از سفری ۱۷روزه، پرفشار و آموزنده به خانه رسیده باشم. از فردا به سرعت مشغول تکمیل متون سفرنامه خواهم شد؛ هرچند که هنوز بین انتشار آنلاین این متن‌های تکمیل‌شده و نگه‌داشتنش برای کتاب سفرنامه در تردیدم. 

    بعد از استراحت از سفر چندساعتی است که هنوز ذهنم درگیر آن است. انقطاع ۱۷روزه از وطن، پیاده‌روی‌های بیش از ده‌ساعته، به عین رساندن مثل مترکردن خیابان‌ها و شرایط خاص اجتماعی سفر فرصتی برای خودشناسی و آموختن بود. ۱۷ روز فرصت داشتم تا منقطع از خانواده به تغییراتی که می‌خواهم در زندگیم بدهم فکر کنم. آدم کم سفری نیستم؛ اما دوستان همسفرم کسانی هست که در طی سال‌ها دست‌چین شده‌اند و روابطمان دیگر تعریف شده و به ثبات رسیده‌است. در این سفر اما همه همسفران جز یک نفر افرادی تازه بودند که از قضا همه آنها جز دو نفر در موقعیت کاملا مخالف ایدئولوژیک من قرار داشتند؛ هرچند دوستان مخالف ایده خود زیاد دارم اما همیشه از زیست مداوم با آنها پرهیز داشته‌ام. این موقعیت فرصتی بود که هم درباره رابطه خودم با این بخش از جامعه بیاندیشم و هم در رفتارهای شخصی‌م، اعم از رابطه‌م با افراد تا مدیریت امور شخصی محک بخورم و ضعف‌های خودم را بهتر بشناسم.

    حالا که سه ساعتی از بامداد روز شنبه گذشته است، مشغول مرور کارهایی هستم که از فردا برای یک زندگی جدید باید انجام دهم. دوست دارم مفصل از این تجربه‌ها به صورت موضوعی و از این فرایند تغییرات به صورت جزئی بنویسم.

  • ۲۶ شهریور ۹۴ , ۰۰:۳۸
    چیزهایی هست که می‌دانی

    امروز رُم را هیچ ندیدم،

    در برابرم، همه تو بودی،

    تو که ...

    تو که ...

    تو ...


    پ‌ن.
    بعد از ۱۲ ساعت پیاده‌روی در غربت.
  • ۲۰ شهریور ۹۴ , ۰۸:۱۵
    شعف
    پارک جنگلی میلان،
    باد خنک سحر،
    اذان‌گویی حیوانات،
    نماز صبح جماعت،
    روی فرش سبز چمن‌ها،
    دیار غریب هم می‌تواند صمیمی باشد
  • ۲۰ شهریور ۹۴ , ۰۰:۴۷
    شکلات تلخ

    شب،

    اشک،

    مردی که در غمی تاریک غرق می‌شود.

امشب بی.بی.سی فارسی مصاحبه ای با دکتر کمال الهلباوی، عضو ارشد اخوان المسلمین، سخنگوی سابق اخوان المسلمین در اروپا و از موسسین شورای اسلامی (مسلمانان) بریتانیا انجام داد که مجری آن فرناز قاضی زاده بود؛ گویا بی بی سی سعی داشت جهت رسمیت بخشیدن به خبر مجعول و ناقص خودش از خبر اخوان وب، از این مصاحبه استفاده کند؛ از همین جهت بود که فرناز قاضی زاده که تلاشش برای گرفتن موضع منفی از طرف الهلباوی علیه امام خامنه ای با شکست مواجه شد، بحث را به وقایع 88 کشاند، که الهلباوی در جواب آن هم به حمایت از رئیس جمهوری منتخب، محمود احمدی نژاد، پرداخت. این درحالی است که مهندس موسوی و جریان سبز، دلخوش به یک خبر یک پاراگرافی، اخوان وب با نامه نگاری و بیانیه، سعی به ارتباط گرفتن با جریانات انقلابی مصر را داشتند.
در ادامه پیاده شده عینی و بدون تحریف این مصاحبه را می خوانید، که فیلم آن را هم بدون فیلتر برایتان قرار داده ام:

دکتر الهلباوی: من اسم این رو مذاکره نمی گذارم، این نوعی از گفتگو است و تا زمانی که حسنی مبارک از قدرت کنار نرفته به نتیجه مثبتی نخواهد رسید. خواسته مردم مسلمان، از جمله اخوان المسلمین این است که مبارک از قدرت کنار برود. مشکل فقط قانون اساسی نیست بلکه قبل از این که حزب ما نتایج را بپذیرد، مشکلات بسیاری هست که باید حل شود.
مجری: آیا می شود اسم این اتفاقی که الآن در مصر افتاده است را انقلاب اسلامی گذاشت؟
دکتر الهلباوی: نه این یک انقلاب اسلامی نیست، چون اخوان المسلمین رهبری این تظاهرات را به عهده ندارد و شعار این انقلاب اسلامی نیست؛ بعد از خروج حسنی مبارک انتخاباتی برگزار خواهد شد که نتیجه آن یک مجلس دموکراتیک و یا شورا خواهد بود در آن زمان مردم تصمیم خواهند گرفت که حکومت آینده چه باشد؛ مردم قوانین اسلامی یا هر قانون دیگری که بخواهند انتخاب می کنند.
مجری: بعضی از کشورهای غربی و همینطور اسرائیل خیلی از به قدرت رسیدن اخوان المسلمین نگرانند؛ فکر می کنید چرا این طور است؟
دکتر الهلباوی: این رواج اسلام هراسی است که ریشه اش درک نادرست غرب از اسلام است؛ البته باید به یاد داشت مسیحیت هم از نیویورک، لندن یا برلین به کشور های غربی نیامده است؛ زادگاه مسیحیت خاورمیانه است؛ اگر ذهن غربی ها به اندازه کافی باز باشد باید با اسلام هم مثل مسیحیت رفتار کنند. غرب البته اختراعات زیادی داشته است و علوم و فناوری های مختلفی به جهان داده است ولی در عوض مذهب و ارزش های معنوی را از خاورمیانه گرفته است.
مجری: رهبر جمهوری اسلامی، در نماز جمعه ی این هفته درباره اتفاقات مصر اظهار نظر کرده است و گفته است یک انقلاب سراسری اسلامی در منطقه در حال شکل گیری است؛ واکنش اخوان المسلمین به صحبت های او چیست؟ (دقت دارید، فرناز قاضی زاده، با بی اخلاقی و رِندی، ترجمه ای اشتباه و دروغ را از خطبه رهبری بیان می کند؟ رهبری این اتفاقات را بیداری اسلامی خوانده بود که کاملا معنی متفاوتی دارد.)
دکتر الهلباوی: من از «امام خامنه ای» و تمام کسانی که از انقلاب مصر حمایت می کنند متشکرم؛ اما شرایط مصر کاملا با ایران فرق می کند؛ در مصر احزاب زیادی فعالیت می کنند؛ احزابی مانند اسلامگراها، ملی گراها و چپگراها؛ بنابراین قانون اساسی باید تغییر کند؛ مردم باید نمایندگان مجلس را خودشان انتخاب کنند و بعد از رفتن مبارک باید انتخاباتی سالم برگزار شود و مردم نوع حکومت آینده را خودشان انتخاب خواهد کرد؛ اگر آنها دولت اسلامی بخواهند که امیدوارم اینطور شود، خوب این خواسته ملت است؛ اگر نوع دیگری از دولت را انتخاب کنند نمی توان اسلام را به زور به آنها تحمل کرد؛ اراده مردم نوع حکومت آینده مصر را تعیین می کند.
مجری: وزیر خارجه مصر گفته بود که ایران خودش با مخالفان دولت بسیار بد برخورد می کند برای همین رهبر ایران نمی تواند درباره مسائل داخلی مصر به این شکل اظهار نظر کند. نظر شما درباره این گفته چیه؟
دکتر الهلباوی: اول از همه آقای ابولغیظ باید از وزارت کنار برود؛ دوم اینکه او از روابط مسلمانان با هم شناخت درستی ندارد؛ و در حرف هایش باید از حرف های رهبران ایران در حمایت از انقلاب مصر قدردانی کند. با تاسف باید بگویم وزیر خارجه مصر با حملات غرب علیه ایران همراه شده است که این قابل قبول نیست.
مجری: می دانید که مخالفان دولت ایران دوسال پیش در مورد انتخابات اختلاف نظرهای جدی با حکومت پیدا کردند؛ و می گفتند تقلب شده است؛ نظر شما درباره آن اتفاقات چیست؟
دکتر الهلباوی: من هم امیدوار بودم دولت خوبی مثل دولت ایران و رئیس جمهوری خوب و شجاعی مثل آقای احمدی نژاد داشتم؛ احمدی نژاد عقیده ش را بیان می کند؛ به درست یا غلط بودن آن کاری ندارم. اگر کشورهایی مثل آمریکا و بریتانیا حق پیشرفت دارند چرا نباید کشوری مثل ایران حق پیشرفت داشته باشد؟ کشورهایی مثل چین و هند از فناوری هسته ای برخوردارند، چرا کشورهای مسلمان چنین حقی نداشته باشند؟

[wp-jw-player src="http://www.ruhollah.org/mmasihfiles/Ekhwan.flv" image="http://masih.ruhollah.org/files/2011/02/vidphoto.png"]

اما آیا این همه قضیه بود؟ در حالی که بیش از هفت ساعت از پخش این مصاحبه می گذرد، و الآن که ساعت 7 صبح است؛ سایت بی بی سی همچنان لینک خبر مجعول خود را در صفحه اصلی ش دارد؛ این تناقض چگونه قابل حل است؟ به نظرم می توان در یک مطلب مفصل و جداگانه به تناقض ها، و عدم هماهنگی رفتارهای نیروی های رسانه حرفه ای!! بی بی سی فارسی پرداخت که هر کدام از نیروهایش گویی ساز خود را می زنند.

[caption id="attachment_549" align="aligncenter" width="410" caption="صفحه بی.بی.سی فارسی ساعت 4 صبح به وقت تهران"]صفحه بی.بی.سی فارسی ساعت 4 صبح به وقت تهران[/caption]

البته در این میان، به نظرم بد نیست سایت جرس، خبر ها و مقالات و تحلیل های برپایه همان خبر یک پاراگرافی را از روی سایتش بردارد؛ آقای مهاجرانی و کدیور بدانند، مصر دیگر دست امثال رفقای خائن فلسطینی تان در جنبش فتح نیست، 30 سال از دوران انقلابی گری شما گذشته، و اوضاع خیلی تغییر کرده است!

نظرات  (۳۴)

  • سید احمد موسوی
  • سلام :) دست مریزاد ... خسته نباشید :)
    گفتی که "گویا بی بی سی سعی داشت جهت رسمیت بخشیدن به خبر مجعول و ناقص خودش از خبر اخوان وب، از این مصاحبه استفاده کند" خوب اگه هدفش این بود که مصاحبه را سانسور می کرد و پخش نمی کرد... اتفاقا این شیوه بی بی سی را می رساند که حاضر است مصاحبه ای که خبر قبلی او را زیر سوال می برد نیز پخش کند، صداوسیما حاضر است چنین جسارت و شجاعتی به خرج دهد.... تلاش مذبوحانه ای کرده اید که نقطه قوت بی بی سی را نقطه ضعف کنید... زکی
    _______
    پاسخ:
    شما گویایی در دنیای تخیلی زندگی می کنی!؛
    1. من با بچه های تلویزیون بی.بی.سی صحبت کردم، حتی از منابع خبر اشتباه سایت شون با خبر نبودند.
    2. وقتی شما داری مصاحبه رو زنده روی اِیر پخش می کنی دیگه نمی تونی بزنی زیرش!
    3. شما وقتی با آدمی با این ابعاد حتی به صورت ضبط شده مصاحبه می کنید، نمی تونید سانسورش کنید؛ چون کمترین عکس العمل صدور بیانیه از طرف اخوان المسملین یا شورای اسلامی بریتانیا می بود.
    انقدر توجیه گر اقدامات اشتباه دیگران نباشید؛ استقلال داشته باشید.

    "دکتر الهلباوی: من از «امام خامنه ای» و تمام کسانی که از انقلاب مصر حمایت می کنند متشکرم؛ اما شرایط مصر کاملا با ایران فرق می کند؛ در مصر احزاب زیادی فعالیت می کنند؛ احزابی مانند اسلامگراها، ملی گراها و چپگراها؛ بنابراین قانون اساسی باید تغییر کند؛ مردم باید نمایندگان مجلس را خودشان انتخاب کنند و بعد از رفتن مبارک باید انتخاباتی سالم برگزار شود و مردم نوع حکومت آینده را خودشان انتخاب خواهد کرد؛ اگر آنها دولت اسلامی بخواهند که امیدوارم اینطور شود، خوب این خواسته ملت است؛ اگر نوع دیگری از دولت را انتخاب کنند نمی توان اسلام را به زور به آنها تحمل کرد؛ اراده مردم نوع حکومت آینده مصر را تعیین می کند."
    بالاخره همین بند از مصاحبه نشان می دهد که خبر "اخوان وب" درست بوده که انقلاب مردم را انقلابی اسلامی نخوانده است.
    ______
    پاسخ:
    من نمی دانم چه بر شما اصلاح طلب ها آمده است که گوی کر و کور شدید؛ برادر یک خط بالاتر توضیح من را نمی بینی؟ خطبات و ترجمه خطبات عربی را نخواند؟ اصلا آیت الله خامنه وقایع مصر را «انقلاب اسلامی» نخوانده بود؛ «بیداری اسلامی» خوانده بود؛ یعنی بیدار شدن مسلمانان. آقای الهلباوی هم در واقع جواب سوال رندانه ی فرناز قاضی زاده را داد.
    در واقع بحث خبر اخوان وب اسلامی خواندن یا نخواندن سخنرانی آیت الله خامنه ای نبود، که ما هم این انقلاب را اسلامی نخواندیم؛ بحث این بود که آیا اخوان «در برابر» سخنان رهبری ایران موضع گرفته است یا نه، که می بینیم آقای الهلباوی هم از این خطبات تشکر کردند.
    کماکان این امر انعطاف پذیری بی بی سی را نشان می دهد بر خلاف صلبیت صداو سیمای یک طرفه ایران.
    ________
    پاسخ:
    این اتفاق بیشتر عدم وجود یک هماهنگی و محوریت در شبکه ای را نشان می دهد که ادعای حرفه ای گری دارد؛ ولی گویی هر کس در آن ساز خود را می زند؛ من حدس می زنم مجموعه بی.بی.سی فارسی یک مجموعه خاص در باقی سازمان های رسانه ای بی.بی.سی است که از کیفیت پایین رنج می برد، و فقط رنگ و لعاب خوبی دارد.
    برای نویسنده سطور متاسفم. آیا معنی مومن بودن احمق بودنه؟ این اوباش چه غلطی بکنند شما از این مثل بز دنبالشون رفتن دست بر میدارین. اینو به خودتون جواب بدین!!
    حرف این گنده بک چه ربطی به گندایی که این دیوثا در ایران زدن داره؟ مگه ما خودمون نمیبینیم که یک گردن کلفت مصری از اون ور دنیا تایید بکنه یا نکنه
    _____
    پاسخ:
    بحث صحبت صحبت های آقای الهلباوی نبود؛ بحث موضع اخوان بود که روشن شد.
  • دانشجوی علوم سیاسی
  • وقتی این عضو ارشد اخوان المسلمین میگوید انقلاب مصر اسلامی!! نیست و مسئولین ما میگویند این تشعشع انقلاب است آیا معنی جز رد سخنان مسئولان ما دارد؟
    آیا معنایی جز موضع گیری در مقابل آنان دارد؟
    آیا خبر دارید در چند روز گذشته چندین شبکه خبری عربی مداوم سخنان مسئولان ایران را با چینش سلیقه ای کات کرده و به مردم نشان میدهند و میگویند ببینید این ثمره انقلاب اسلامی خواهد بود و اخوان به جای روشنگری صاف میآید و راهش را از راه ما جدا میکند حالا چزا ما باید در شبکه خبر از عده ای بیسواد دعوت کنیم که تحلیل های صد من یک غاز را ارایه دهند و دنیا هم به ریش ما بخندد نمیدانم؟
    بحث بر سر انقلاب اسلامی یا بیداری اسلامی نیست چرا که اخوان حتی اگر بیداری اسلامی را هم قبول داشت آن را بیان میکرد که تلویحا مخالفت خود را حتی با بیداری اسلامی بیان کرد با مطرح نکردن آن!!!کمی هم با ادبیات سیاسی آشنا باشید بد نیست اخوی!
    و اینکه صدا و سیما هم کمی از بی بی سی یاد بگیرد بد نیست که چطور حتی از اصیلترین گروه های اسلامی که خدا میداند گردانندگان بی بی سی میخواهند سر به تنشان نباشد دعوت میکند برای حضور همان که در دفتر صدا و سیمای ما در لند حاظر میشود در دفتر بی بی سی هم حاظر میشود و مجبور به هیچ توضیحی هم نیست آن وقت ما میاییم تیتر میزنیم گفتگوی یک نماینده خائن مجلس شورای اسلامی با بی بی سی!!!!
    بی بی سی از کیفیت پایین رنج میبرد یا صدا و سیمای ما که برنماه مجله خبری اش کپی برداری ناقص و آشفته ای از برنامه از همه جای بی بی سی است در تحلیل خبری!!!
    _________
    پاسخ:
    1. بی بی سی فارسی رو باید با پرس تی.وی و العالم مقایسه کنیم، که این کار را می کند؛ و صدا و سیما را با شبکه های داخلی بی.بی.سی که اصلا رفتار مشابه بی بی سی فارسی را ندارند؛ و نمونه اش سانسور شدیدشان در قضایای لندن که به درگیری با پرس تی وی و به مسدود شدن حساب های پرس منجر شد؛ هر چند که من به هیچ وجه مدافع صدا و سیما نیستم؛ و با شما سر آزادی بیشتر در صدا و سیما موافقم؛ هر چند که این که آیا اپوزیسون حاضر به شرکت در صدا و سیمای داخلی هست نیز وجود دارد که در تجربه برنامه دیروز امروز فردا دیدیم این طور نیست.
    2. بحث بیداری اسلامی و انقلاب اسلامی مهم است؛ آنچنان که نماینده اخوان بر «مردم مسلمان» تاکید می کند؛ و من توصیه می کنم این مصاحبه آقای الهلباوی را هم ببینید که در آن تایید می کند اگر ما امام خمینی داشتیم در انقلاب مصر، وضعیت اینطور طِی نمی شد:
    http://www.youtube.com/watch?v=rdwZgmCNFE0#t=6m51s
    شعار خواهران و برادران اصلاح طلب:
    بی بی سی درسته حتی اگر بر خلاف کلام خدا بگه
    خوبی تو برادر اون که نگفت انقلاب ما اسلامی نیست گفت وقتی انقلاب پیروز شد وما انتخابات برگزار کردیم در آن زمان معلوم می شدود نظام ما به چه شکلی است که دقیقا بعد اون گفت که امیدوارم نظام ما اسلامی شود !
    _______
    پاسخ:
    در پاسخ به سوال اینکه انقلاب تان اسلامی است؛ گفت این انقلاب اسلامی نیست. فیلم موجوده.
    بعد از سی سال میفهمند چه کلاهی سرشون رفته البته بعید میدونم اینقدر ها احمق باشن
    با سلام
    وقتی خمینی کبیر قدم مبارکشان را به ایران گذاشتند حرفی از حجاب اجباری نزدند. وقتی جمهوری اسلامی به رای گذاشته شد میلیونها زن بدون حجاب به آن رای دادند. ولی عده ای و در راس آنها بنی صدر (با آن جمله معروفش در مورد اشعه موی زن) و موسوی با آن شلاق زدنها و ممنوع کردن رنگهای غیر از سیاه و رنگهای تیره و سایر کثافتکاریهایش (که به فرمان هشت ماده ای خمینی کبیر هم اعتنائی نکرد) چنان وحشتی در دل مسلمانان سایر کشور ها انداختند که که با هر کدام از مردم این کشورها که با حکومتشان مخالف بودند حرف میزدید میگفتند ما اسلام [امام] خمینی را نمیخواهیم و دیکتاتورهائیکه به کشور های مسلمان حکومت میکودند و میکنند با ترساندن ملتهای مسلمان از نمونه ایران در اریکه قدرت نمی ماندند. ببینید چه ظلمی به امام شد. ببینید چطور انقلاب ما بد نام شد. اگر بجای بنی صدر و موسوی (که الان طرفدار حقوق زنان شده اند!!!) کسی مثل احمدی نژاد سرکار می آمد کشورهای مسلمان سی سال صبر نمیکردند که علیه دولتهای مستبد خود به پا خیزند. تعجی ندارد که اخوان المسلمین از حکومت اسلامی حرفی نمیزنند چون میدانند که مصریها به آن تن نخواهند داد.
    و اما درباره خط امامی بودن موسوی در فرصتی دیگر خواهم نوشت چون از جواب پیشکار خودش به من فهمیدم خط امامی بودن!!! آقای نخست وزیر چگونه بود.
    با احترام
  • جانباز از اصفهان
  • آن اندک سبز خود را به چه دیدند -- خود را چو هوا خواه حقیت ز چه دیدند
    گفتند که ما هم ره با مردم مصریم -- هم راز و هم آورد در آن معرکه چون مردم مصریم
    این قوم دغل هم دم و همراز همان مردم مصرند ؟!--
    اینان که درآن معرکه فریاد برآورده که آن غزه نباشد -- امروز چرا خام شده افتاده همان مرد عمل غزه نباشد
    کس نیست بگوید ، که شما خام ز اوضاع شده! --آن هم دم و هم راز شما سخت ز اوضاع شده
    آن مرد مبارک شده تنها ، فریاد بر آورده ز اوضاع -- آن مردمک سبز چرا پشت به آن مرد عمل کرده ، ز اوضاع!
    این قوم دغل از همه سو رنگ به رنگ است -- با همدم خود همچو دغل رنگ به رنگ است
  • علی ایرانی
  • سلام بر شما
    من ساکن لندنم و دوست یکی از برو بچه های بی بی سی فارسی هستم. این حرف را دقیقا از او نقل می کنم: « آقای الهلباوی سه ساعت قبل از پخش برنامه 60 دقیقه به ساختمان بی بی سی آمد. مصاحبه ضبط شد/ترجمه شد/ صداگذاری شد و پخش شد. اگر دقیق شوید می بینید که، اولا از لحن ترجمه ها معلوم است که برنامه زنده نیست. دوم بالای هر برنامه یا مصاحبه زنده همیشه لوگوی «زنده» دیده می شود. این برنامه زنده نبود. بر خلاف گزارش ایرنا و فارس یا تلویزیون ایران.»
    برادران و خواهران ارزشی ما اول جمله این آقای اخوان المسلمین را می شنوند ولی آنجایی که پس از تشکر از امام خامنه ای می گوید ..... ولی انقلاب مصر اسلامی نیست .....این جا به بعد را ترجیح می دهند نشنوند.
    این عمدا نشنیدن بد و زشت است. خودتان را فریب ندهید.
    ______
    پاسخ:
    البته من فرض زنده بودن رو با این فرض گذاشتم که چون از کیفیت پایین اینترنتی بی بی سی را می بینمف لوگوی زنده را تا به حال رویش ندیده ام؛ ضمن اینکه این مصاحبه مثل دیگر مصاحبه های فرناز قاضی زاده بین پخش اخبار پخش شده که عموما زنده اند؛
    ولی عرض کردم حتی اگر زنده نباشد، با توجه به بزرگ بودن ایشون و نقش و تاثیرشان نمی شود مصاحبه شان را ضبط کنند و پخش نکنند؛ چون ممکن است الهلباوی، در عوض با رسانه ای چون پرس مصاحبه کرده و علی خود بی بی سی هم صحبت کند.
    ضمن اینکه من نمی دانم چه اصراری به تکرار این قضیه انقلاب اسلامی دارید؛ مگر ما گفتیم انقلاب اسلامی است؟ مگر آقای خامنه ای این را گفتند؟ آقای خامنه ای گفت یک بیداری عمومی اسلامی است؛ بیداری اسلامی با انقلاب اسلامی فرق دارد.
    Kash shoma ham agar rst migy be mosavy ejazeh rah peymaey bedeh,
    ________
    پاسخ:
    راهپیمایی برای چی؟ الآن مگر آقای موسوی در فاز اپوزیسیون و ضدیت با کلیت و راس حاکمیت نیست؟ پس این حرکت مگر براندازی محسوب نمی شه؟ مگر دولت رو نامشروع نمی دونه؟
    پس مجوز می خواد برای چی؟ خیالتان را راحت کنم؛ تا اپوزیسیون ایرانی انقدر شُل و بی حال است؛ اوضاع برای اصولگرایان بر وفق مراد خواهد بود، ما هم خیالمان راحت.
    شمارا به خدا به این پرسش و پاسخ بیهوده خاتمه دهید اوضاع ایران در حال حاضر بعد از 32 سال که از انقلاب اسلامی می گذرد کاملا نشان دهنده آن هست که انتخاب اساسا یک حکومت اسلامی به این شکل برای هر کشوری چه شرایطی بوجود می آورد.فرض هم که اخوان المسلمین کلا بگوید ما در مکتب خامنه ای بزرگ شده ایم خوب این چه واقعیتی را عوض می کند؟تجاوزهای اسلامی در زندان کهریزک ؟ عبور اسلامی اتوموبیل نیروی انتظامی از روی مردم؟ اعدام های پیاپی اسلامی ؟ و یا دشنام و ضرب و شتم امت یک جامعه اسلامی به دست حکام آن جامعه؟ مگر جامعه ای مغز خورده باشد که بخواهد به این روز بیفتد.
    _________
    پاسخ:
    حکومت اسلامی به واقع نشدن چیزها نیست، به حق بودن است؛ یعنی اگر کاری درست است، انجام شود؛ اگر اشتباه انجام شد پیگیری شود؛
    یعنی اینکه، طبق قانون اسلامی، محاربه، در صورتی که بدون سلاح قابل دفع باشد باید اینطور دفع شود، نشود، می شود به سلاح دست بُرد؛ این چنین است که دفع حمله وحشیانه به یک مرکز نظامی، مثل حوزه 117، مستحق حق تیر است؛ ولی واقعه کهریزک قتل عمد که باید دادگاهش برگزار شود؛
    البته بنده مدعی کمال نیستم؛ و از وضعیت فعلی ناراضی م؛ ولی به نظرم راه اپوزیسیون متشتت ایرانی هم ما را به ترکستان می برد.
    چرا مغلطه میکنید؟
    2 هفته است که فریاد میزنید در رسانه ها و تریبون های نماز جمعه که انقلاب مصر انقلاب اسلامی و برای برپایی حکومت اسلامی و در ادامه انقلاب 57 است ولی اخوان المسلمین علنا و دو بار آن را رد کرده اند.
    بحث تاکنون بر سر خوب یا بد بودن اخوان المسلمین نبوده است . مسلما اخوان گروه مذهبی تندرویی هستند . بحث بر سر این است ک حتی اخوان المسلمین به عنوان مذهبی ترین طیف انقلاب مصر نیز اسلامی بودن این انقلاب را باور ندارند ولی در ایران عده ای آن را امتداد انقلاب اسلامی میدانند.
    صرف ضد استبدادی و ضد استعماری بودن یک انقلاب که نمیتواند دلیلی باشد برای در امتداد انقلاب ایران خواندن آن انقلاب!
    در ضمن روی چه حسابی میگویید خبر مجعول؟ مگه اخوان وب متعلق به اخوان المسلمین نیست که میگویید خبر مجعول ؟؟
    اخوان وب یکی از سایت های اخوان المسلمین است که در سایت رسمی اخوان نیز لینک اخوان وب به عنوان یکی از سایت های رسمی این گروه درج شده است
    انقلاب های بسیاری در قرن گذشته در اقصی نقاط جهان روی داده است که بسیاری از ای انقلابات ضد استبدادی و ضد استعماری بودند و هیچ ربطی هم به انقلاب ایران و اسلام نداشته اند و بسیاری شان سالها پیش از انقلاب ایران رخ داده است در نتیجه به چه دلیل انقلاب مصر را باید الهام گرفته از انقلاب ایران دانست در حالی که به انقلاب های غیر ایدئولوژیک منطقه بسیار شبیه تر است تا انقلاب ایران.
    ___________
    پاسخ:
    شما صدبار هم بگویی ما گفتیم انقلاب اسلامی، من که خطبات را شنیدم که نمی تونم بپذیرم؛ اینکه ادامه انقلاب اسلامی ایران باشد دلیل نمی شود که معنیش اسلامی بودن انقلابشان باشد؛ پایداری سوریه سکولار هم بر اثر انقلاب اسلامی ایران بود.
    از سوی دیگر درباره مجعول بودن آن خبر؛ یک، این نوشته را درباره آن خبر و دلیل عدم امکان انتساب آن به کلیت اخوان نوشته ام؛ دو، بی.بی.سی یادداشت یک سردبیر بیست و چند ساله را که تنها در یک خط بیان شده بود؛ به عنوان بیانیه یک تشکل معرفی کرد؛ و این خبر رسانی غیرصادقانه است و من را یاد کیهان می اندازد.

    راهپیمایی برای چی؟ الآن مگر آقای موسوی در فاز اپوزیسیون و ضدیت با کلیت و راس حاکمیت نیست؟ پس این حرکت مگر براندازی محسوب نمی شه؟ مگر دولت رو نامشروع نمی دونه؟
    !!!!!!!!!!
    بر اساس کدوم قانون قبول نداشتن دولت و حتی شخص ولی فقیه براندازی نظام محسوب میشه ؟؟
    نظام نه مساوی با دولت است و نه مساوی با شخص ولی فقیه.
    مگه کسانی که در مجلس خبرگان 68 به آقای خامنه ای رای ندادند برانداز محسوب میشوند ؟؟
    یا اقای گلپایگانی و یا آیت الله خویی که اصل ولایت فقیه را قبول نداشتند کسی به این آقایان لقب برانداز داد؟؟
    از نظر شما براندازی یعنی مخالفت با احمدی نژاد . انقدر دایره براندازی را محدود کرده اید که حتی نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی نیز در این دایره جای میگیرند!
    _______
    پاسخ:
    1. بنده طرفدار احمدی نژاد نیستم.
    2. آقای گلپایگانی علیه ولی فقیه اقدام عملی هم انجام دادند؟ فقط قبول نداشتند. بسیاری از کسانی که سال 68 به رهبری رای ندادند، با توجه به اعتقاد به اصل ولایت فقیه به دلیل انتخاب ایشان به ولایت فقیهی از ایشان پیروی کردند.
    3. معنی بر اندازی پس چیست وقتی شما حرف هیچ کدام از ارکان نظام، خصوصا قوه قضاییه را قبول نمی کنید و هیچ کس را در نظام قبول ندارید؟
    به نام خدا
    سلام
    دوست عزیزم
    به نظرم خیلی چیزها را با هم در آمیخته ای
    1.بله، من هم طرفدار آن حکومت اسلامی ای هستم که نه تنها دیکتاتور نیست، بلکه جلو دیکتاتوری را بگیرد. حرفی که امام ره هم می زد، اما تحقق آن در ساختار سیاسی فعلی ایران، با مشکلات زیادی روبرو است. امیدوارم اگر در مصر اخوان المسلمین پیروز شدند، طوری وارد قدرت شوند که شائبه دیکتاتوری به وجود نیاید، و مطمئنم بسیار باهوش هستند و برای حفظ و تحکیم موقعیت همین کار را کرده و می کنند، همانطور که سید حسن نصرالله چنین می کند.
    2. بیداری اسلامی با انقلاب اسلامی به لحاظ معنایی چه تفاوتی دارد؟ برای من هم توضیح بده. بعدش هم اینها جملات آقای خامنه ای در نماز جمعه است؛ در سایت ایشان موجود است، خودت بخوان و نظر بده:
    «امروز در کشور مصر دارد انعکاس صداى شما شنیده میشود. آن رئیس جمهور آمریکا که در دوره‌ى انقلاب ما رئیس جمهور بود، همین چند روز پیش مصاحبه کرده، گفته این صداهائى که در مصر شنیده میشود، براى من آشناست! یعنى آنچه امروز در قاهره شنیده میشود، در تهرانِ آن روزهاى ریاست جمهورى او شنیده میشد. ...
    اینها مردمى هستند مسلمان. حرکت از نماز جمعه شروع میشود، از مساجد شروع میشود. شعارها، شعارهاى «اللَّه‌اکبر» است. مردم شعار دینى میدهند و قوى‌ترین جریان مبارز در آنجا، جریان اسلامى است. مردم مصر میخواهند این ذلت را از روى خودشان پاک کنند؛ عامل این است. غربى‌ها نمیگذارند این تحلیل در بین ملتها و افکار عمومى عالم رواج پیدا کند؛ ...»
    و این هم از ترجمه بخش عربی خطبه، از همان سایت:
    «...قیام ملت مسلمان مصر، یک حرکت اسلامی و آزادیخواهانه است... مردمی که قیام خود را از مسجد و نمازجمعه آغاز میکنند و شعار الله اکبر میدهند، از علمای دین توقع بیشتری دارند و این توقع بجا است...»
    3. حالا می توان موضع گیری هوشمندانه اخوان المسلمین را درک کرد که از یک طرف ایران و آقای خامنه ای را به عنوان یک حامی صادق درک و حفظ می کند، و از طرف دیگر ، علی رغم غلبه اسلام در مصر، با اذعان به واقعیتها، به نفی فرضیه اسلامی بودن این قیام می پردازد، تا هم دیگر مردم را دلسرد نکند، هم به دست دشمنان و تفرقه افکنان آتو ندهد، هم پیش از موعد خود را برنده اعلام نکند، هم خود و مسلمانان را قدرت طلب نشان ندهد، هم واقعیت را همانطور که هست ببیند و خود را فریب ندهد، همانطور که می گوید، «شعارها اسلامی نیست» ، هم از تجربه ایران درس بگیرد و همه بارها را به دوش «اسلام »نیندازد و به نام اسلام تمام نکند. به تعبیر دیگر به جای حرف، سعی کند در عمل مسلمان باشد.
    4. فکر می کنم شما در ایران زندگی نمی کنه و اصلا برنامه های صدا و سیمای داخل رو نمی بینی ...می بینی؟!
    5. در مورد اینکه اپوزیسیون در برنامه دیروز، امروز، فردا شرکت نکرد با تو موافقم، اما علتش این بود که اپوزیسیونی که جرات حرف زدن داشت در زندان بود، و اپوزیسیونی که در زندان نبود، جرات و توان حرف زدن نداشت. ضمن اینکه رویکرد دوستان شما این است که اساسا اپوزیسیون باید اعتراف کنه، ترجیحا به اختیار، نشد به اجبار!
    6. نشد، نه نشد برادر . نشد یک متن با کلاس بنویسی و توش به این و آن فحش ندی؟! حتما باید دو سه نفر خائن و وطن فروش ردیف کنی تا متنت انقلابی و حماسی شود و جیگر دوستان را خنک نماید؟ خالی کردن عقده تا کی؟ آیا ان امامانی که دم از پیروی اشان می زنید هم همینطوری عمل می کردند؟
    7. من هم از بی بی سی مزور متنفرم. از هر مزوّری متنفرم. چه مسلمان، چه لیبرال، چه بیست و سی، چه «امروز، دیروز، پریروز»، چه طاغوت قدیم، چه طاغوت جدید، چه دیگری، چه خودم!
    _________
    پاسخ:
    1. فکر کنم مناقشه اصلی ما سر همین است؛ ما آیت الله خامنه ای را ضامن دموکراسی می بینیم؛ که در برابر شورش اقلیت برابر رای اکثریت با فداکاری ایستاد، و با از دست دادن بخشی از طرفدارانش از رای مستضعفین حمایت کرد.
    2. بیداری اسلامی، یعنی بیدار شدن و آگاهی پیدا کردن مسلمانان و برگشت به آموزه های شرافت آفرین اسلام؛ آنچنان که در لبنان، سومالی و ... اتفاق می افتد؛ اینکه جماعت از بروز های مذهبی و اسلامی برای نمایش استفاده می کنند؛ و مبارزه از جمع ها و محل های مذهبی چون مساجد، جلسات مذهبی و نماز جمعه ها آغاز می شود نشانه ای است که اسلام عامل برانگیخته شدن این مردم برای بازپس گیری آبرو و شرف شان است؛ هر چند که لزوما اصل قیام برای تاسیس یک نظام از نظر ساختی اسلامی نباشد؛ و این نظام اسلامی ممکن شود/نشود منوط به رای مردم پس از قیام خواهد بود.
    3. در این که اخوان سعی می کند خودش را یک جنبش نزدیک به شیعه و جمهوری اسلامی نشان ندهد را من هم قبول دارم؛ آنچنان که آهستان هم نوشته است این مسئله می تواند دست آویز بعضی در مصر یا خود مصر قرار گیرد.
    4. من حمایتی از برنامه های صدا و سیما ندارم؛ موضع من خطبات رهبری است؛ صدا و سیما اگر درست عمل می کرد مورد عتاب انتقاد رهبری هم قرار نمی گرفت.
    5. اپوزیسیون اگر واقعا حرف قانع کننده ای داشت، با استفاده از روند تریبون عمومی می توانست کل وضعیت را به نفع خود تغییر دهد؛ حتی من به قطع اطلاع دارم، آقای موسوی چهارشنبه بعد از انتخابات قرار به حضور در تلویزیون داشت که منصرف شد. تصور من با دیدن این وضعیت این است که جریان آقای موسوی، بیشتر سعی در تثبیت بقای خود، سهم خواهی از نظام و ... از راه فشار خیابانی بود؛ که هزینه ای متقابل برای خود، مردم و نظام ایجاد کرد ولی در نهایت به این سهم خواهی هم نرسید.
    6. من کجا خائن و وطن فروش نوشته ام در متنم؛ من اصلا نمی خواستم بحث به انتخابات بکشد، دوستان مطرح کردند جواب دادم.
    7. البته در این میان شما را ارجاع می دهد به سخنرانی امام که می گفت در صورت حمایت رادیوی بیگانه، رادیو اسرائیل و بی بی سی از شما، به خودتان شک کنید.
    البته ذکر یک نکته قابل بحث است که در کشور ما هر چند برخی مخالفند ولی تعداد موافقان بیشتر است و بنابراین تظاهرات هیجانی پارسال به جایی نرسید!
    به نام خدا
    یادم رفت این را بگویم:
    از بی بی سی و امثالهم در عین تنفر، توقع مسلمان دوستی و ایرانی دوستی ندارم. اما از شما و دوستانتان، دارم.
    من نمی دانم سر این قضیه چرا این قدر جر و بحث راه افتاده واضحه که حتی اگر مباحث سیاسی را کنار بگذاریم یک دلیل واضح وجود داره که مصریها ایران الگو قرار نمی دهند چون اکثر جمعیت مصر را سنی ها و مسیحیانی تشکیل می دهند که از نظر طرز فکر با ما شیعیان تفاوت های اساسی دارند و از طرف دیگر بیشتر اقتصاد مصر از راه توریسم و گردشگری می گذرد و این لازمش رابطه با اکثر کشور های دنیا است و این موضوع را حتی گروه اخوان نیز درک کرده برای همین اگر هم حکومتی اسلامی تشکیل شود سعی می کنند شبیه ترکیه باشد و از طرف دیگه اسرائیل همین جوری از سمت حماس و حزب الله ضربه می خوره دیگه اجازه نمی ده یک حکومت ضد اسرائیلی دیگه بیخ گوشش تشکیل بشه
    ______
    پاسخ:
    البته دقت کنید، نظام فعلی ترکیه، نظام دلخواهشان نیست؛ چون تحت تسلط و دیکتاتور سابق جریان لائیک بوده است؛ به نظرم مشکل اهل سنت این است که هنوز یک نظام دموکراتیک اسلامی الگو ندارند؛ شاید اگر مردم به مصر به این نظام خاص رای دهند بتوانیم درباره ش گفتگو کنیم. ولی بله واضح است، نظام فوق نظام ولایت فقها نخواهد شد؛ ولی اگر چنین نظامی در کشوری اهل سنت دایر شود، قوانینش مشابه ایران اسلامی خواهد بود، بعضی امور مثل بعضی مفاسد ممنوع خواهد شد، قوه قضاییه بر اساس فقه تصمیم خواهد گرفت و ...
    ضمن اینکه، اسرائیل را قدرت کل در نظر نگیریمف که اگر بود حماس و حزب الله را کنترل می کرد؛ اتفاقا اصلا دعوا بین جریان آمریکا و اسرائیل و مخالفانش است و برای همین است که برای ایران مهم می شود؛ که چه کسی و چه نظامی بر سر کار می آید و چه رفتاری با اسرائیل خواهد داشت.
  • محمد حسین حیدری
  • سلام برادر
    لینک مطلبتان در پایگاه اطلاع رسانی 9 دی قرار داده شد
    منتظر مطالب و نوشته های شما برای انتشار در 9 دی هستیم
    یا علی
    ببخشید همین امام شما در دوران تبعید صداشو از کجا به گوش مردم میرسوند؟ غیر از رسانه های اجنبی؟
    _______
    پاسخ:
    امام چند مصاحبه با بی بی سی داشت؟
    راه تماس امام با مردم، منابر و اعلامیه ها بود؛
    اصلا شما ببین چقدر از مردم خصوصا در شهرستان ها و روستاها دسترسی به رسانه داشته اند؛ نافذ ترین رسانه، رسانه کلام انسانی، منابر، و فرد به فر بوده.
  • عدالتخواه
  • سلام
    خدا پدر بی بی سی را بیامرزه چه ابرویی از مخالفین خط انقلاب برد
    والعاقبة للمتقین
  • عباس نادری
  • چه فشاری به خوانندگان منافق این مطلب اومده.
    دوستان دقت ندارند که در ایران هم ملی گراها و چپ گراها و لیبرال ها و کمونیست ها و خیلی‌های دیگر از جمله مسیحی‌ها بودند، ولی هیچکدام حاکم نشدند چون خدای هیچکدام خدای واقعی نبود و زور کسی هم به خدای واقعی نمی‌رسه.
    اینطوری که به نظر می‌رسه قشر مذهبی و مسلمان مصر پیشرو این انقلاب هستند پس انشالله که انقلاب آنها هم انقلاب اسلامی خواهد بود.
    ________
    پاسخ:
    البته در فرانسه هم انقلابشان خدا نداشت و علیه شاه خدا دار بود؛ ولی پیروز شد، خوب هم پیروز شد ها!
    همین مصر هم یک کودتای سکولار بود، سر خدا دار هم بی کلاه موند؛
    مسابقه ی خدای کی بهتره که نیست؛ هر کس توانایی سازماندهی بیشتری داشته باشد او پیروز است.
    با سلام
    به نظر من این بحث شدیدی که در مورد انقلاب اسلامی بودن یا نبودن مصر راه افتاده را باید در فقه شیعی و سنی جستجو کرد.
    متآسفانه در طی این سه دهه گذشته آنقدر هزینه ها و تربون ها به نفع آیت الله خمینی بودند که فقه شیعی برابر با نظرات ایشون تفسیر شدند در صورتی که اگر کشف الاسرار ایشون را با تنبیه الامه و تنزیه المله علامه نائینی مقایسه کنید متوجه تسلط بی نظیر علامه نائینی بر فقه شیعه می شوید.
    از نظر علامه نائینی تمام اصول جزایی و فقهی اسلام تنها در صورتی قابل اجرا هستند که امام معصوم زمامدار امور باشند. در واقع اشان تنها حکومت معصوم را حکومت عادل می شمارند و حکومت غیر معصوم را حکومتهای غیر عادل معرفی می کنند. سپس در پاسخ به این سوال که باید چه کرد می فرماید حال که ما به امام معصوم دسترسی نداریم و هر حکومتی تشکیل دهیم غیر عادل است تنهاراه این است که با وضع قوانین و نظام نامه های بشری امکان شر در حکومت غیر عادل بشری را به حداقل برسانیم.
    حال اگر بپذیرم که نه آیت الله خمینی و نه آیت الله خامنه ای هیچ یک امام معصوم نیستند پس حتی اگر ادعای حکومت بر اساس موازین اسلام را داشته باشند از نظر فقهان عالیقدر شیعه نظیر آخوند خراسانی و علامه نائینی شاگرد ایشان، حکومتشان عادلانه تلقی نمی شود.
    در نتیجه هر حکومتی در زمان غیبت بر روی زمین ظالمانه است و تنها حکومتهایی بهتراند که قوانین آنها مانع ایجاد شر و ظلم شود. از این نظر حکومت اسلامی که در کشور ما ادعا می شود وجود دارد چون حاکمش معصوم نیست هیچ فرقی با دیگر حکومتها ندارد.
    مردم مصر هم برای حکومتی صالح تر قیام کرده اند مشکلاتشان نیز با حکومت اسلامی حل نمی شود کماینکه مشکلات کشور ما حل نشد.
    __________
    پاسخ:
    معصوم و عادل کل نبودن به معنای ظالم بودن نیست؛
    همه ما ظالمیم به خود، و گاهی دیگران؛ ولی آیا برچسب ظالم به همه ما می چسبد؟ نه.
    معنی عرفی ظلم و ظالم مشخص است؛ نکته اینجاست، که بهرحال ما باید به سمت وضعیت بهتر حرکت کنیم؛ و یقینا از نظر جمیع علما یک حکومت با احکام دینی بهتر از یک نظام سکولار است؛ برای همین است که روحانیت غیر معتقد به ولایت فقیه هم حاضر نیست مستقیما دربرابر جمهوری اسلامی قرار بگیرد؛ چون یک حکومت شیعی با وضعیت فعلی را به وضعیت حداقلی مورد مطالبه اکثریت سمپات های جنبش سبز، یعنی یک نظام سکولار، ترجیح می دهند.
  • دانشجوی علوم سیاسی
  • در مورد این نظرات که حکومت باید فقط و فقط در دست امام معصوم باشد و هر نوع حکومتی غیر از حکومت غیر معصوم غصبی است بدون شک باید گفت همین نظریه بود که تولید صفویه و قاجار و پهلوی و ... را داشت و اگر نبود اینها البته حکومت های صالح شکل میگرفتند به جای سبه دیکتاتوری های فاسد نظیر پهلوی.
    این که علامه نایینی و مرحوم آخوند هم این نظرات را داده اند بد نیست به رساله های متعدد دیگری نظیر رساله مشروطه مرحوم شیخ فضل الله هم رجوعی داشته باشید. و یک نتیجه کلی تر بگیرید بدون داشتن تعصب به هیچ کدام از دو دیدگاه چرا که هم در نظارات ذکر شده آن چه از مرحوم نائینی چه آخوند و چه شیخ فضل الله ایرادات واضحی و مشهودی وجود دارد که تفصیلش در اینجا نمیگنجد اما نکات بسیار خوبی از دل آن بیرون می آید که قابل توجه است .
    لذا لازم نیست صاف بروید از رساله مشروطه سه نوع غصبی بودن حکومت از دید مرحوم شیخ را در بیاورید و یا بروید از رسالات مرحوم آخوند صاف آن نامه را به شیخ فضل الله در بیاورید
    با یک دید کلی به نتایج جالبی خواهید رسید
    هرچند که در هیچ دوره ای ما در اندیشه سیاسی شیعی به اندازه الان پیشرفت نداشته ایم حتی در اندیشه سیاسی بزرگان
    برای نمونه میتوانید به نظریات ملا احمد نراقی یا ملا علی کنی که از آزادی با نام کالمه قبیحه آزادی نام میبرند
    یا ملا احمد نراقی که خود از بزرگان اخلاق و عرفان است اما متاسفانه میبینیم قاجار را دارای ولایت رسول الله میخواند را نام برد اما در عصر حاضر دیدگاه های ناب متفکران برجسته شیعی را داریم که من فکر میکنم جفاست اگر بعد از اطلاع از آنها باز هم دم از نا عادلانه بودن حکومت برای امام و رهبری بزنید!اگر این نوع حکومت نا عادلانه باشد پس باید در همه نوع حکومت را سر تا پا گل گرفت.
  • علی(پاسخ به دانشجوی علوم سیاسی)
  • دوست عزیز شما در مقابل یک بحث کاملا نظری که برآمده از فقه شیعی است مصداق های فردی را مطرح کردید و اسمهایی نظیر شیخ فضل الله و ملا احمد نراقی را آورده اید بدون اینکه آن بخش از نوشته هایشان که مورد نظرتان بوده را بیاورید.
    در ضمن متآسفانه کمی اطلاعات تاریخیتان هم غلط است زیرا آخوند خراسانی و شاگردشان علامه نائینی در دوره انقلاب مشروطه نظریات خود را مطرح کردند که این نظریات تماما نظریاتی جدید بود و اصولا تلاقی زمانی با صفویه و قاجار ندارد بلکه نظریات جدید آنها پشتوانه های اصلی انقلاب مشروطه بود.
    نکته جالب دیگر تفاوت اساسی نظریه محدودیت اجرای شریعه به امام معصوم توسط علامه نائینی است که کاملا در تغایر با نظر ملا احمد نراقی است. ملا احمد نراقی و علامه مجلسی کسانی بودند که اختیار اجرای حدود را به شاهان صفویه می دادند و در واقع فقه را تبدیل به ابزار قدرت شاهان کردند. در نتیجه بر خلاف آنچه شما فکر می کنید آنچه حکومتهای صفویه و قاجار را مشروعیت بخشید همین اختیار اجرای حدود اسلامی توسط مجلسی و نراقی بود نه نظریات علامه نائینی و آخوند خراسانی.
    در نهایت توصیه دوستانه به شما دارم و آن اینکه اگر اینقدر به نظریه ولایت فقیه و عواقب سیاسی آن علاقه دارید کمی بیشتر به مطالعه و مداقه در آثار آیت الله خمینی و نظریات بزرگانی چون آخوند خراسانی و بپردازید و آنها را مورد قیاس عقلی قرار دهید.
    ______
    پاسخ:
    فکر کنم لازمه سیستم پاسخ به کامنت ها رو برای خواننده ها هم فعال کنم.
  • علی(پاسخ به نگارنده این وبلاگ)
  • دوست عزیز خودتان بیشتر از بنده واقفید که در پاسختان به سفسطه پرداخته اید. متنی که بنده نوشتم اصلا به مصداق ظلم و عدل مربوط نیست بلکه مربوط به نظریات موجود درفقه شیعی در باب حکومت اسلامی است.
    البته در مورد مصداق ظلم و عدل می توان ساعتها بحث کرد.
    در مورد سکولاریسم هم بنده اصلا اشاره ای نکرده بودم و اصلا این بحث ارتباط مستقیمی به نظریات علامه نائینی و بحث شرایط حکومت اسلامی ندارد.
    اما حالا که اشاره کردید اگرچه به بحث مطروحه توسط اینجانب ارتباطی ندارد اجازه بدهید کمی توضیح دهم:
    سکولاریسم مفهومی برآمده از انقلاب فرانسه است و به معنی برابری روحانیون مسیحی در مقابل سایر افراد از لحاظ قانونی است زیرا تا قبل از انقلاب فرانسه روحانیون کلیسایی دارای مصونیتهای ویژه ای بودند.
    از این نظر و با توجه به قانون اساسی جمهوری اسلامی به جز مورد دادگاه ویژه روحانیت که تفاوتی حقوقی در مورد محاکمه روحانی و غیر روحانی ایجاد کرده است در سایر موارد قانون اساسی جمهوری اسلامی قانونی کاملا سکولار است.
  • علی(پاسخ به دانشجوی علوم سیاسی)
  • دوست عزیز بنده بحثی کاملا نظری از فقه شیعی در مورد امکان اجرای شریعت اسلامی را مطرح کردم اما شما به جای آنکه نظریات مورد وثوق خودتان را بیان کنید تنها به اسم افرادی نظیر شیخ فضل الله یا ملا احمد نراقی یا تیتر مباحثشان بسنده کرده اید.
    در ضمن در اطلاعات تاریخیتان نیز دچار اشتباه است. نظریه محدودیت اجرای احکام شریعت به امام معصوم از جانب علامه نائینی بحثی کاملا جدید در فقه شیعه بود که پشتوانه نظری انقلاب مشروطه را ایجاد کرد و اصولا ارتباط زمانی با حکومت صفویه و قاجاریه ندارد.
    نکته جالب توجه دیگر این است که پشتوانه اجرای احکام شریعه توسط حکومتهای صفویه و قاجار از طریق تنفیذ مشروعیت توسط علامه مجلسی و ملا احمد نراقی فراهم آمد که نظر علامه نائینی در تغایر کامل با نظرات آنهاست زیرا طبق نظریه علامه نائینی از آنجایی که این دو هیچ یک امام معصوم نبوده اند اصولا حق تنفیذ مشروعیت به حکومت صفویه و قاجار را نداشته اند و با این کار فقه شیعه به ابزار قدرت شاهان تبدیل کردند.
  • علی(پاسخ به نگارنده این وبلاگ )
  • دوست محترم فکر می کنم که خود شما بیشتر از من مطلع هستید که سفسطه کرده اید. اصلا بحث من مربوط به مصداق عدل و ظلم نبود بلکه نظریه ای از فقه شیعه در باب تشکیل حکومت اسلامی را مطرح کردم.
    البته در مورد ظلم و عدل می توان ساعتها بحث کرد.
    در مورد سکولاریسم هم که فرمودید گرچه اصلا به موضوع مربوطه مربوط نیست اما باید عرض کنم سکولاریسم مفهومی است که در انقلاب فرانسه مطرح شد و معنای آن اینست که افراد بنا به مقام مذهبیشان نمی توانند از نظر قانونی دارای مزیتی شوند. دلیل مطرح شدن آن هم در انقلاب فرانسه این بود که تا پیش از انقلاب کشیشان و کاردینالها از مصونیتهای قانونی برخوردار بودند. با توجه به مفهوم سکولاریسم باید عرض کنم که قانون اساسی جمهوری اسلامی (به جز در مورد دادگاه ویژه روحانیت که در رسیدگی به اتهامات روحانیون و غیر روحانیون فرق قائل شده) قانونی سکولار است
    ما که نگفتیم آقای خامنه ای معصصومه. ما به خواست خدا که در تعالیم پیامبرش آمده در زمان غیبت امام معصوم جانشینی براش انتخاب کردیم. که البته به عقیده ی شخصی بنده انتخاب رهبر با تیر غیب الهی خود امام معصوم صورت میگیره نه به خواست و رای مجلس خبرگان رهبری و یا مردمی که به این خبرگان رای دادن. و شما مطمئن باش اگر رهبر فعلی ما بی عدالتی ازش سر بزنه باز هم به خواست همان تیر غیب الهی امام معصوم از رهبری خلع میشه نه به رای مجلس خبرگان. رای مجلس خبرگان به نظر من فقط یک واسطه است.
    و اما راجع به حکومت همراه با عدالت که حرفش رو میزنید اگر هر کسی یا ملتی بخواد یرای خودش عدالت رو تعریف کنه عدالت تبدیل به یک عمر نسبی میشه که تعریفش دائم و به خواست عده ای تغییر میکنه. مثلا عدالت در انگلستان به شما اجازه میده با همجنس خودت ازدواج کنی و اگر ما قوانین انگلستان را عدالت فرض کنیم نه تنها قوانین ایرانی اسلامیه ما بی عدالتیه بلکه در تعالیم و قوانین الهی همه پیامبرای ما نوعی بی عدالتی وجود داره طوری که اگر امام معصوم هم ظهور کنه و بشه عادل ترین حاکم کل جهان کسی با طرز فکر شما امام معصوم رو حاکم ناعادل میدونه و حاکمیتش رو نمیپذیره چون قوانین حاکمیت ایشون خلاف قوانین مطلوب در یک کشوری مثل انگلستانه. غافل از اینکه قوانین همراه با عدالت همون قوانینی هست که خدا به اخرین پیامبرش تعلیم داد و وعده داد که اگر در این چهارچوب رفتار کردی من سعادت تورا تضمین میکنم. حالا اگر شما علاقه داری تا ظهور امام معصوم از قوانین مورد تایید خودتون تبعیت کنی احتمالا این قانون انگلستان رو هم باید بپذیری چون اونا معتقدند این یک نیاز بشر است که با همجنس خودش ازدواج کنه.
    با سلام، من از رجانیوز منتقل شدم شاید با واسطه ولی خب اومدم و دیدم حرفها رو ...
    آقایون (به اصطلاح) اصلاح طلب و برادران دیگه،
    اون بحث انقلاب یا بیداری اسلامی فکر میکنم هرچی بیشتر کش پیدا میکنه هم گیرها بیخود تر میشه و هم جوابها آبکی تر. بحث واقعا خاله زنکی شده. اصلا اگه بگیریم رهبر انقلاب یک حرفی زد و اخوان المسلمین هم رد کرد حرفشو. بیشتر ازین که نیست. رهبر ما بر اساس شواهدی که واسش معلوم شده بود یک نتیجه ای گرفت و بیانیه ای صادر کرد. برداشت کارشناسی خودش و بعضی راهکارها و مطالب دیگه. خب یکی هم اومد بی بی سی رد کردش (تازه اگه کرده باشه). هرکسی حق داره نظرشو بگه. حالا این وسط کی درست گفته و اونی که غلط گفته پس غلط کرده نداریم که. رهبر ما مثل خود ما انسانه و حتما دچار اشتباه هم ممکنه بشه (گفتم ممکنه و نگفتم شده). این بحث که رهبر یه چیزی گفت و اخوان رد کرد... آخرش اینه که میخوان بگن رهبر اشتباه کرده و حالا سر این اشتباه بکوبنش و آخرش هم بگن گندتون که اینه وای به حال بقیتون. آره دیگه همینه. یعنی ما کاری نداریم و فقط باید تو سر هم بزنیم کی چی گفت. یکی ازین آقایون بیاد بگه از این رهبر آگاهتر و سیاستمدارتر و ریزبین تر کی وجود داره؟!
    آنجا که عقاب پر بریزد از پشه نازکی چه خیزد
    اینو واسه این گفتم که بگم بر فرض اگر رهبر ما 100 % هم اشتباه کرده باشه، اگه کرده باشه باز هیچکس نمیتونه حرف بزنه. چون کسی که انتقاد میکنه باید خودش اول تحلیلشو ارائه میداد تا معلوم بشه عیارش.
    زمان مشخص میکنه که بالاخره سر مصر چی میاد و توی این بازی سیاسی هرکی زرنگتر باشه خر خودشو میکنه شاه (یا رییس یا هرچی). میگن دو تا فیلسوف داشتن بحث میکردن که بالاخره اسبشون چند تا دندون داره، یه آدم بی سواد اومد دندون اسبو شمرد گفت انقد...
    و اما این بحث انقلاب خودمون، ببینید دوستان وقتی روی مسئله ای میخواد بحث بشه باید یه اصولی که هر دو طرف قبولش دارن باشه که بشه خشت های بحثو روی هم گذاشت. برادرای اصولگرا یه حرفایی میزنن و چیزایی رو به عنوان فرض میگیرن که آقایون اصلاح طلب دارن باهاش مبارزه میکنن. و حالا اگه جانب انصاف هم رها بشه دیگه واقعا چی میشه. واسه همینه که بحث انقلاب اسلامی خودمونم به جایی نمیرسه. چون دو طرف باهم مسابقه میدن و چیزی که یتیم میمونه کشف حقیقته.
    اینم بگم دیگه تمومه، در حال حاضر چیزی که من دارم میبینم اینه که جنبش اصلاح طلب به جنبش ریشه برکن تبدیل شده. اصلاح یعنی داخل چارچوب کنونی وضع را به سامان کنیم و نه اینکه چاروب را زیر سوال ببریم. اصلاح طلبی مرام جوانمردان هست. اما این چیزی که الان دیده میشه راه و رسم جوانمردی نداره. حملات یکسویه و بدون انعطاف به لایه های درونی و بیرونی نظام و زیر سوال بردن اصولی که نظام روی اون بنا شده و تکرار حرفهای سیاسیون غربی که قطعا صلاح ما رو نمیخوان. ببخشید...
    با سلام.من به شما نویسنده این وبلاگ و دیگر هم فکراتون یه توصیه دارم فقط و وارد هیچ بحثی هم نمیشم. راه حق از باطل کاملا مشخصه.اصلا نیاز به دلیل کلامی آوردن هم نداره.هر کسی از درون خودش میتونه حقیقتو ببینه البته اگه چشم و گوششو با تعصب کور نبسته باشه.این همون تعصبیه که حضرت علی میگه: (کسی که متعصبه دین نداره)
    فکر میکنید چرا شما دوستان متعصب حتی در درک اقلیت و اکثریت اشتباه میکنید؟چرا بدون هیچ دلیل عقلی یا نقلی معتبری کسی رو امام و پیشوای خودتون قرار میدین؟ آیا دلیلی جز اینه که این پنبه هارو نمیخواید از گوشهاتون در بیارید و حرف حق رو بشنوید؟ چرا دیدتونو محدود میکنید به یه سری شعارها؟ برای یک بار هم که شده با دیده انکار به اعتقاداتتون نگاه کنید و حرف مخالفین رو همینطوری رد نکنید و خودتونو توجیه نکنید. اگه چیزی به واقع حقیقت داشته باشه شما باز هم از انکاربه ایمانتون میرسید. ایمانی که از انکار شروع نشه مسلما آلوده به تعصبه.
    خدارو شاهد میگیرم که این چند سطر رو فقط از سر دلسوزی و دقدقه تحریف دین خدا مینویسم براتون.کسی نمیتونه کسی رو هدایت کنه و من همچین ادعایی مسلما ندارم.فقط خداست که هدایت و گمراه میکنه.(آیه قرآن)
    شاد و پیروز باشید.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی