شهر زنده است

روایت بوی نم پیاده‌روها

شهر زنده است

روایت بوی نم پیاده‌روها

روزنگار
  • ۲۴ آبان ۹۴ , ۰۵:۵۵
    از قصص نماز شاهد...

    فقیه معتقد بود اشکِ دنیا، صلاه را تباه می‌کند؛
    به گمانم فقیه هیچ‌وقت عاشق نبود؛
    و خدای محرم ندانست که راز مگو را جز با او چگونه توان گفت؟
    که افوضُ امری الی الله...


    حال ما بی ‌آن مه زیبا مپرس
    آنچه رفت از عشق او بر ما مپرس
    گوهر اشکم نگر از رشک عشق
    وز صفا و موج آن دریا مپرس


  • ۲۳ آبان ۹۴ , ۲۳:۴۵
    داستان هر روزه‌ای که رُخ نداده است

    دوشب پیش وحید سعیدی از غم رابطه‌اش با پسرش گفت که جز صبح‌ها نمی‌بیندش؛ اندوه واژگانش را ملموس در رگ‌هایم حس کردم؛ که من هم از همان دست پسرانی بودم که پدرم را صبح‌ها و روزهای تعطیل می‌دیدم. هراس این اقبال،‌ هوار شد روی سرم که من هم با این اوضاع فعلی، بهتر از این با خانواده‌ام نخواهم کرد. امشب که برنامه مقرر پایان کار دفتر درست اجرا نشد، ساعت ده و نیم که جلسه تموم شد، بدون دیدن پیغامش، تلفن زدم. خواب بود؛ پیام‌رسان را باز کردم، خواندم که یک ساعت قبل پیغام فرستاده بود که خسته است و بیشتر از این نمی‌تواند بیدار بماند. جز چند باری لحظه خوابیدن معصومانه‌ش را ندیدم؛ اما همان شنیدن صدای خسته خواب آلود کافی بود که تمام داستان وحید سعیدی جلوی چشمم رژه برود. او را دیدم و خانه‌مان را؛ که می‌رسم و صدای مهربانش خاموش است و من با باری از سختی تنهایی، روی کاناپه دراز می‌کشم...

  • ۷ آبان ۹۴ , ۱۸:۱۵
    مردی که می‌خواهد بارکش نباشد

    نقل است در ایام قدیم، زمانی که وسیله نقلیه هنوز درشکه و گاری بوده است، دانشجویان دانشگاه معماری بوزار برای حمل وسایل تحویل پروژه دروس‌شان آنها را بار گاری می‌کردند و می‌کشیدند. گاری را در فرانسه «شارت» می‌خوانند؛ و حالا بعد از سال‌ها این کلمه «شارِت» در ادبیات فضای معماری، از دانشگاه تا فضای کار، برای توصیف وضعیت فشردگی کارها استفاده می‌شود. در ایام تحصیل بیشتر روزهای نهایی ترم اسمش را می‌شنوید ولی در دفاتر معماری خصوصا وقتی مکرر پروژه جاری باشد، این کلمه شنیده می‌شود. و من در زندگیم تقریبا همیشه در این موقعیت هستم؛ عطش به تجربه‌های متعدد، احتمالا کمی حرص پول و شهرت و یادگیری، به اضافه انعطاف زیادی در تصمیم‌گیری‌ها و همچنین تک‌پری و تک‌روی موجب شده است که همیشه بار انبوهی از کارها روی گُرده‌ام باشد. همین الآن که این‌سطور را تحریر می‌کنم، برای شنبه و یک شنبه حجم زیادی کار برای دانشگاه دارم، از ضبط دومین برنامه‌‌مان رها شده‌ام و باید برای هفته بعد برای ضبط دیگری آماده شوم. فصلنامه‌ای که سردبیری‌اش می‌کنم (همشهری‌معماری) باید هفته بعد به چاپخانه برسد و در عین‌حال به زمان رونمایی پایگاه که درحال راه‌اندازی‌اش هستیم نزدیک می‌شویم. این‌ها شاید کارهای مهم باشد، چندین خُرده‌کار، از مطالب ننوشته و یکی دو پروژه برنامه‌نویسی خُرد را هم حساب نمی‌کنم. 

    نتیجه چیست؟ اینکه یا سر موعد به کارها نمی‌رسم یا اینکه آنطور که می‌خواهم انجامشان نمی‌دهم؛ در امور مربوط به کسب‌وکارهای پروژه‌ای هم مجبورم پروژه‌های کمتری بپذیرم. سال‌ها فعالیت مطبوعاتی، تخصصی و سیاسی هرچند متناسب با انرژی که از من گرفته است تبدیل به پول نشده است اما اعتباری جمع شده است که در رشته‌های مختلفی که کار کرده‌ام (و احتمالا بعد از چندسال رها کرده‌ام) هنوز محل رجوع باشم. حالا که کَمَکی پختگی به صورتم هم آمده و از آن کودکانگی بصری دور شده‌ام اعتماد جماعت هم بیشتر شده است؛ اما چه فایده‌ای که فرصت به بار نشاندن این اعتبار نیست.

    تجربه جمعی ایرانیان به اضافه ذکر خاطرات خانواده و تجربیات نزدیک‌تر آنها از کارهای گروهی و شراکتی، همیشه هراسی در امثال من نگه‌داشته است که از کار شراکتی و تقسیم ظرفیت‌ها پرهیز کنیم. مثلا من مدام ایده‌پردازی می‌کنم؛ ایده‌هایی که می‌توانند با کمی تلاش به پول برسند ولی به دلیل عدم اعتماد به افراد بسیاری از آنها را پیش خودم نگه می‌دارم و هیچ وقت به فعل نمی‌رسد. این وضعیت درباره پیشنهادات بالفعل کاری هم در جریان است. حالا بعد از مدت‌ها به سرم افتاده که از این مرکب بی‌اعتمادی پایین بیایم و در حالی که در یکی از کارهایم به ثبات رسیده‌ام، باقی موارد را با جماعتی شریک شوم.


  • ۱۵ مهر ۹۴ , ۱۷:۲۲
    افق

    امروز میان فیش‌هایی که نوشته‌ام یک جمله از شهید پیچک پیدا کردم که خلاصه و بُن چیزی است که به عنوان مشی سیاسی می‌شناسم؛ اینکه چرا مکرر برای خودم یادآوری می‌کنم که مسئله ما مصداق نیست بلکه فرایند و منش است.

    شهید غلام‌علی پیچک می‌گوید «مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است؛ بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علیع بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد. ما از سرنگون شدن نمی‌ترسیم؛ از انحراف می‌ترسیم!»

  • ۳ مهر ۹۴ , ۲۲:۵۱
    شب‌خوانی

    مشنو که از تو هست گزیرم چرا که نیست
    یا نیست از تو محنت و رنجم چرا که هست


    از خواجوی کرمانی، که عجیب همدل ماست.

  • ۲۸ شهریور ۹۴ , ۰۲:۵۲
    روی مبل خانه خودمان

    حوالی ساعت یازده صبح جمعه هواپیمای امارات ایرلاینز روی زمین نشست تا کمی بعد از اذان ظهر از سفری ۱۷روزه، پرفشار و آموزنده به خانه رسیده باشم. از فردا به سرعت مشغول تکمیل متون سفرنامه خواهم شد؛ هرچند که هنوز بین انتشار آنلاین این متن‌های تکمیل‌شده و نگه‌داشتنش برای کتاب سفرنامه در تردیدم. 

    بعد از استراحت از سفر چندساعتی است که هنوز ذهنم درگیر آن است. انقطاع ۱۷روزه از وطن، پیاده‌روی‌های بیش از ده‌ساعته، به عین رساندن مثل مترکردن خیابان‌ها و شرایط خاص اجتماعی سفر فرصتی برای خودشناسی و آموختن بود. ۱۷ روز فرصت داشتم تا منقطع از خانواده به تغییراتی که می‌خواهم در زندگیم بدهم فکر کنم. آدم کم سفری نیستم؛ اما دوستان همسفرم کسانی هست که در طی سال‌ها دست‌چین شده‌اند و روابطمان دیگر تعریف شده و به ثبات رسیده‌است. در این سفر اما همه همسفران جز یک نفر افرادی تازه بودند که از قضا همه آنها جز دو نفر در موقعیت کاملا مخالف ایدئولوژیک من قرار داشتند؛ هرچند دوستان مخالف ایده خود زیاد دارم اما همیشه از زیست مداوم با آنها پرهیز داشته‌ام. این موقعیت فرصتی بود که هم درباره رابطه خودم با این بخش از جامعه بیاندیشم و هم در رفتارهای شخصی‌م، اعم از رابطه‌م با افراد تا مدیریت امور شخصی محک بخورم و ضعف‌های خودم را بهتر بشناسم.

    حالا که سه ساعتی از بامداد روز شنبه گذشته است، مشغول مرور کارهایی هستم که از فردا برای یک زندگی جدید باید انجام دهم. دوست دارم مفصل از این تجربه‌ها به صورت موضوعی و از این فرایند تغییرات به صورت جزئی بنویسم.

  • ۲۶ شهریور ۹۴ , ۰۰:۳۸
    چیزهایی هست که می‌دانی

    امروز رُم را هیچ ندیدم،

    در برابرم، همه تو بودی،

    تو که ...

    تو که ...

    تو ...


    پ‌ن.
    بعد از ۱۲ ساعت پیاده‌روی در غربت.
  • ۲۰ شهریور ۹۴ , ۰۸:۱۵
    شعف
    پارک جنگلی میلان،
    باد خنک سحر،
    اذان‌گویی حیوانات،
    نماز صبح جماعت،
    روی فرش سبز چمن‌ها،
    دیار غریب هم می‌تواند صمیمی باشد
  • ۲۰ شهریور ۹۴ , ۰۰:۴۷
    شکلات تلخ

    شب،

    اشک،

    مردی که در غمی تاریک غرق می‌شود.

چرا نباید البرادعی را تخریب کرد

يكشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۸۹، ۱۱:۲۲ ب.ظ

بسم الله؛

پیش نوشت.
می خواستم مفصل تر درباره مصر بنویسم؛ اما انقدر اوضاع سریع می رود، تا الآن فقط تو شبکه های اجتماعی و خبرها توانسته ام با زمان باشم؛ پس نوشته مفصل را می گذارم برای اینکه اگر مجله ای جایی خواست؛
آنچه که می خواهم بگویم، کوتاه درباره این گزاره است:
«نباید البرادعی را تخریب کرد.»

[caption id="attachment_496" align="aligncenter" width="410" caption="دکتر البرادعی در کنفرانس خبری مشترک با الکتتنی، رهبری فراکسیون اخوان در مجلس."]دکتر البرادعی در کنفرانس خبری مشترک با الکتتنی، رهبری فراکسیون اخوان در مجلس.[/caption]

پیش زمینه:

به طور ناخودآگاه، حزب الله ایران، نسبت به هر عنصر سکولار، دارای روابط کاری هر چند غیر مستقیم با غرب و در کل بدون برچسب احزاب اسلام گرا با دیده شک می نگرد؛ و باز هم به طور ناخود آگاه نسبت به مسئولیتی که نسبت احزاب -جمعیت های همفکر- ِ برادر خود در کشورهای دیگر، نسبت به تخریب رقبای مشکوک آنها می پردازد؛ از سوی دیگر، در رفتاری -ناخودآگاه- تصور می کند، فعالیت سیاسی در زبان خود مستقیم در فضای اصلی تاثیر می گذارد؛ زین جهت است که از ابتدای جریانات مصر نگرانی حزب الله را درباره دکتر البرادعی، در کوچه/خیابان، شبکه های اجتماعی، نشریات و حتی پایگاه خبری شاهدیم. اوج این بروز را در این خبر رجانیوز می بینیم که با اصرار من به علی نادری یک علامت سوال به انتهای آن افزوده شد، و در پاسخ من این روش خبر نویسی را مسئولیت انقلابی می دانست؛ این بهرحال نظر بخشی از رفقا است. اما، در حالی که با کمی فکر می فهمیم، نگارش فارسی، حتی در صورت باز بودن اینترنت در مصر ( که اینگونه نیست )، هیچ تاثیری در انقلابی که مسیر خود را می رود، و اصلا ما منابع خبری ش نیستیم نخواهد گذاشت. مسئولیت پایگاه های خبری حزب الله، نشر اخبار و «تحلیل» های واقعی، برای تصمیم گیری واقع بینانه و منجر به نتیجه است؛ خلاف این قضیه در فضای داخلی منجر به اقدامات هزینه زا، و در مورد مسائل خارجی موجب دلسردی یا شوک زدگی حزب الله خواهد شد.

واقعیت:

حال واقعیت درباره ی دکتر البرادعی، و برادران اخوان مسلمون -به عنوان تاثیر گذارترین عنصر خارجی بر انقلاب اسلامی 57-:
واقعیت اینجاست که اخوان از مدت ها پیش برای انتخابات ریاست جمهوری که برگزار نشده است، دکتر البرادعی، نیروی سکولار و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی مصر، را به عنوان گزینه حزب معرفی کرده بود(خبر آگوست 2010 واشنگتن تایمز)؛ البته هر دو طرف به اختلافات واقفند، آنچنان که در خبری در پایگاه اخوان اونلاین -پایگاه رسمی اخوان المسلمون- می نویسد، بر اختلاف فکری تصریح، ولی تاکید می کند که بر سر تغییر نظام مصر به دموکراسی و امکان تاثیر مردم اتفاق نظر دارند:

کنَّا صرحاء مع بعضنا حول وجود خلافات فکریة، إلا أننا اتفقنا على رغبتنا فی مصر دیمقراطیة یُترک فیها الاختیار للشعب (منبع)

البته بسیار این قضیه اینگونه تفسیر می کنند، که پیش از وقوع انقلاب، به دلیل محدودیت های اخوان، عنوان تنها گزینه قابل ورود به رقابت با مبارک، دکتر البرادعی مورد حمایت اخوان قرار گرفته است؛ اما به اطلاع می رسانم که اخوان هم چنان از البرادعی به عنوان «نوک پیکان» مبارزه با مبارک حمایت می کند (عصام العریان از طرف اخوان در مصاحبه با الجزیره) (+) و  ایشان را به عنوان نماینده خود در دولت انتقالی معرفی کرده است. ضمن اینکه اگر به صفحه انگلیسی اخوان المسلمین سر بزنید، می بینید که یک باکس اختصاصی در سمت راست با عنوان «کمپین البرادعی» ایجاد کرده است.
اما؛ آیا این همه ماجرا است؟ نه؛ اخوان در حالی البرادعی را به رسمیت می شناسد که البرادعی امروز در مصاحبه با فرید زکریا در سی.ان.ان، در عین اینکه در برابر اتهاماتی چون ارتباط با القاعده که زکریا و دولت مصر مطرح می کنند می ایستد می گوید که آنها اکثریت مردم مصر نیستند؛ همچنین اطمینان می دهد که مدل ایرانی در مصر واقع نخواهد شد و آنچنا که خودش می گوید «فرید آنچنان که می دانی، من هم با ایرانی ها کار کرده ام، هم اینجا؛ 100 درصد بین این دو جامعه تفاوت وجود دارد.» همچنین درباره اینکه حتی اگر اخوان رای بیاورد منجر به جنگ با اسرائیل نخواهد شد اطمینان می دهد.
و در آخر باید توجه داشت که رابطه نظام با دکتر البرادعی خصوصا در زمینه همکاری در پرونده هسته ای مناسب بوده است، و نظام نگران قدرت گرفتن ایشون نیست؛ یا رابطه شبیه رابطه رقابت دوستانه همچون رابطه نظام و اردوغان خواهد شد.
[اصلاحیه/اضافه: البته به یاد داشته باشیم، ما نیازی نداریم که مصر به جنگ اسرائیل برود؛ آنچه که مهم است، باز شدن کانال ها و مرز رفح است، که ما بتوانیم سلاح و تجهیزات را از ایران، و مایحتاج را از مصر به غزه برسانیم، و همچنین پایه های حکومت محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان، سست شود.]

[اصلاحیه جدید: العالم به نقل از خبرنگار خود احمد السیوفی به نقل از اخوان می گوید که اخوان نمایندگی تام و انفرادی البرادعی را رد کرده است؛ و این خبر جعلی بعضی رسان های عربی و غربی است؛ و آنها معتقدند یک شورای انتقالی باید برای این امر تشکیل شود. (منبع)
البته ضمن اینکه باید ذکر کنم، این موضوع را در سایت اخوان المسلمون چک کردیم و چیزی نبود، خصوصا که با توجه به اهمیت باید خبر اصلی باشد؛ باید تاکید کرد که عقب ماندگی رسانه های جمهوری اسلامی و تحویل کامل فضا به باقی رسانه ها تاسف آور است.]

حال:

اول، از همه، پیروزی البرادعی، زمانی که کنار حمایت اخوان قرار می گیرد؛ پیروزی اخوان نیز هست؛ پس با تخریب کامل البرادعی، پیروزی جریان مقابل اخوان را تبلیغ نکنیم؛ که در معادلات داخلی خودمان نیز تاثیر دارد.
دوم؛ به نظرم نوع حمایت اخوان و اظهارات دکتر البرادعی اول از همه باید محل بحث ما در حزب الله درباره جامعه هایی باشد که می خواهیم انقلاب را به آنها صادر کنیم؛ ما و در واقع تمام جهان هیچ تصوری از واقعیت جامعه مصر نداریم، آنچنان که درباره فلسطین تصور دقیقی وجود نداشت و جهان غافلگیر شد. به نظرم باید صبر کنیم و ببینیم چه می شود، ولی در حالی که تصور دقیقی نداریم، حواسمان باشد دچار امیدهای تخیلی نشویم که منجر به یاس شود؛ هر چند که در کنار صحبت های البرادعی، شروع شدن تظاهرات های هر روز از مساجد، سبک تظاهرات های همراه با نماز، کثرت زنان با حجاب که سالها توسط مبارک سانسور شده اند، و همچنین اینکه همواره اخوان به عنوان جدی ترین اپوزیسیون مبارک مطرح بوده است، تامل برانگیز است.
سوم؛ از سوی دیگر به نظر من اخوان، چه در صورت اکثریت بودن، چه آنگونه که البرادعی ادعا می کند، آنچنان که حزب الله ایران، حزب الله لبنان و حماس عمل کرده اند از ابتدا خود در راس قدرت قرار نمی گیرد تا سابقه و موقعیت خود را قمار یک فعالیت اجرایی و نتیجه اش نکند؛ خصوصا که تمام این گروه ها سالها از مسئولیت های اجرایی دور بوده اند و احتمال موفقیت اولیه جدی نخواهد بود؛ به نظرم الگوی نزدیک حزب الله لبنان و حماس قابل توجه است که پس از سالها دوری از قدرت (در عین توانایی به دلیل پیروزی های جهادی) ابتدا در سطح پارلمان وارد می شوند، سپس به دلیل خطرات تا حدی در دولت داخل می شود که امکان لغو مصوبات مضر را داشته باشد.

پی.نوشت.
+ زیاد متوجه رفتارهای سبزها نباشید؛ رفتارهای جدیدشان یک جنگ روانی با سواستفاده از موقعیت حاضر است که خصوصا برای کاهش درد داغ شدن درد شکست شان ابراز می شود.
+ «امروز، از مرد مصری که برگزار کننده تظاهرات امریکا بود در سی ان ان سوال شد نمی ترسید حرکت شما به سرنوشت ایران ختم بشه، مرد مصری گفت نصف بیشتر مردم در ایران طرفدار حکومت هستند ولی در مصر ۹۰درصد ضد مبارک اند» (یکی از فیدهای مادربزرگ فرندفید، خانوم یُل که اخبار آمریکا را برایمان ترجمه می کند.)؛ واقعیت قضایا را با گذشت زمان مردم دنیا می بینند، جمله ی البرادعی در جواب ذکریا درباره برپا شدن جمهوری اسلامی درباره تفاوت دو جامعه بشنوید که فارغ از پروپاگانداها، سیاسیون و مردم جهان واقعیت ایران را می فهمند.
+ ابزار ریل تایم جدید گوگل را از دست ندهید که آخرین توئیت ها و فید های شبکه های اجتماعی را می آورد. (لینک)

نظرات  (۲۴)

جالب بود. با ذهنیات من انطباق بیشتری داشت و حدس می زدم باید همین طور باشه ولی شما مستندا قضیه رو روشن کردی متشکرم واقعا استفاده کردم
باید احتیاط کرد این رو قبول دارم نمیشه به راحتی گفت چه اتفاقی میفته ویا اینکه به نفع ما هست یا نه
بسم الله
این وبلاگ رو به خاطر کامنت هاش میخونم؛ غالبا به بهانه ی زدن یک حرف جدید،نویسنده شبهه های جالبی رو مطرح میکنه و رفقاش با تحلیل های خوبی جواب میدن...
در کل شکرا جزیلا
امیدوارم این جنبش مردمی که وابسته به هیچ گروه وحزبی نیست پیروز شود وسراغاز فروپاشی دیگر دیکتاتورهای نالایق از خود راضی شود
البرادعی فردی سکولار است او جزء اولین ها بود که از این جنبش حمایت کرد ودر کنار انها ایستاد امیدوارم ملت مصر از چاله بیرون نیایند وبه چاه افتند وفریب افراد دغلکار که با شعارهای دلفریبشان ملت را به گمراهی وتباهی کشاند
  • محمدجواد مهدوی
  • بسم الله
    سلام
    اونچه شما فرمودی توصیف خوبی از واقعیات در حال جریان در مصر هست
    ولی به نظر حقیر می تونست عمیق تر باشه.
    1. جنبش اخوان یک جنبش فراگیر و ریشه دار در مصره که سالهای سال منادی شعار حکومت اسلامی بوده و همچنان هست(هرچند رئوس فعلی اخوان با اسلاف خود خیلی فاصله دارند) پس نمیشه فقط بر اساس یک موضع گیری اون رو تحلیل کرد
    2. به دلیل دیکتاتوری و فضای به شدت امنیتی حکومت های نظامی بر مصر این جنبش دهه هاست نتونسته کادری سازی کنه تا در چنین وضعیتی بتونه کشور رو اداره کنه
    3. روی آوری به البرادعی و دور خیز جهت گرفتن کرسی های بیشتری در پارلمان برای اخوان استراتژی به حساب نمیاد بلکه تاکتیکی هست که البته معلوم نیست درست هم باشه.
    4. حتی اگر این تاکتیک رو به جا و صحیح در نظر بگیریم باز معلوم نیست حمایت از البرادعی و یا عدم نقد وی در ایران کار درستی باشه. چه آنکه این به معنی تایید سکولاریزمه.
    باید میان عکس العملهای دیپلماتیک و مواضع رسانه ای تفاوت قائل شد.
    5. البته نقد وی هم با توجه به وضعیت موجود به رعایت ظرائفی نیاز داره تا بشه بیشترین بهره برداری رو از موقعیت فعلی، قبل و بعد از انتقال قدرت احتمالی در مصر داشته باشیم.
    _______
    پاسخ:
    مطالب تحلیلی پایگاه ها محل نوشتن بیانیه نیست؛ شما می تونید نظرتون درباره البرادعی رو به صورت بیانیه بگید، ولی حق ندارید در تحلیل قاطی کنید.
    ولی اخوان المسلمین گفته البرادعی تنها یکی از گزینه های آنها می باشد.
    از ابتدای این جریانات نظرم این بوده و گاه گاه که با دوستان به بحث میپردازیم(حضوری - سایبری) همواره بر این نکته تاکید کرده ام که منظور نظر ما از این حرکت بروز انقلاب اسلامی نیست و نباید باشد
    گذشته از تفاوت های اعتقادی بین اهل تسنن و تشیع عامل قومیت را هم باید در نظر گرفت(ابن خلدون در بررسی بوجود آمدن حرکت ها حتی شرایط آب و هوا را هم لحاظ می کرده) و اینکه انقلاب خلق الساعه بدون رهبر و شعار(میدانند چه نمیخواهند ولی نمیدانند چه میخواهند) مطمئنا به آنچه که من و شما در ذهن از انقلاب داریم بدل نخواهد شد.
    اما آنچه که در این بین حائز اهمیت است گفته یکی از سران رژیم منحوس صهیونیستی است که نکته زیبایی را معترف شد و آن این که هر حکومتی بیاید برای ما حکومت مبارک نخواهد بود و این کلید ماجرا است.
    اگر در همین حد به قول شما باز شدن رفح و برداشته شدن فشار تحریم از مردم مظلوم غزه انجام شود حرکت بسیار بزرگی است
    اگر به نوعی سیستم تغییر کند که حق انتخابات آزاد بوجود بیاید(نه مثل لبنان و عراق) که مسلمانان به حق خود برسند قائدتا نتیجه مطلوب حاصل خواهد شد(انشاءالله)
    این سطور در مورد همه کشور های درگیر صادق بود
    والسلام علیکم
    یادتان هست امام درباره بازرگان چه نوشت ( در نامه به منتظری) والله من با انتخاب بازرگان مخالف بودم... متاسفانه شما خیلی نسبت به اخوان المسلمین خوشبین هستید. آنها مردم متدینی هستند اما اولا ثابت کرده اند توان رهبری ندارند و ثانیا پایگاه مردمی قوی ندارند. اگر آنها رهبری نظیر امام خمینی داشتند شاید می توانستند از غائله البرادعی عبور کنند. اما من گمام می کنم غربیها به زودی الرادعی را به عنوان رهبر بر مسند قدرت می نشانند و سپس علمای الازهر وی را "اولی الامر واجب الاطاعه" خواهند نامید. ایران با مصر تفاوت های زیادی دارد.
    _______
    پاسخ:
    من به نظرم کف توقع را برچیدن محاصره غزه بگذاریم.
    با سلام
    من در جای دیگر هم در جواب آنهائی که حکم میدهند حکومت آینده مصر باید!! اسلامی باشد نوشته ام, مردم مصر--چه مسلمان و چه مسیحی--عدالت میخواهند, برای سیر کردن شکم فرزندانشان غذا میخواهند. حالا آن کسانیکه این خواسته های مردم را برآورده کنند برایشان فرق نمیکند سکولار باشند یا مثل اردوغان مذهبی.
    با احترام
    _______
    پاسخ:
    البته مصری ها آنقدر ها هم مشکل اقتصادی ندارند؛ بیشتر از اختناق و یک تحقیر سی ساله خصوصا دربرابر اسرائیل رنج می برند؛ یک خاطره خوش از ناصر دارند و وضعیت اسف بار فعلی را می بینند و دچار تناقض می شوند.
  • محمدجواد مهدوی
  • باعث تعجبه!! من بیانیه درباره کسی صادر کردم؟! فکر می کردم نظرم رو گفته ام! البته خوب کمی هم نوشته شما رو نقد کردم. احتمالا این کامنت دونی رو واسه همین باز گذاشته اید!
    ________
    پاسخ:
    قصد جسارت به شما نبود؛ درباره تفاوت عملکرد دیپلماتیک و رسانه ای فرمودید؛ من طبق توضیح متن خودم که این تحلیل ها تاثیری در خود انقلاب ندارد، عرض کردم که این اعلام موضع جایش در تحلیل ها نیست، اعلام موضع جایش در بیانیه است.
    ایول تحلیل
    سلام دوست عزیز مطلبت خیلی خوب بود و جالب فقط من واسم یه سوال پیش اومده اونم اینکه از کجا می گید که البرادعی سکولاره منبعی وجود داره چون به نظرم این خیلی مشکوکه تا چند وقت پیش بین مردم از اون خیلی صحبت مثبت می شد و تو رسانه های غربی ازش بد می گفتن تا اینکه این قضیه بین حزب الله پخش شد که اون سکولاره و ... از اون موقع مواضع ما و غرب 180 درجه عوض شده ما اونو تخریب می کنیم و غرب به شدت از اون حمایت می کنه به نظرم با این اتفاق اون به سمت غرب تمایل پیدا کنه و هدف اونا هم همینه. وگرنه ما تقریبا به اخوان اعتماد داریم و مهره اونا مهره ما هم هست. نظر شما چیه؟
    __________
    پاسخ:
    1. سکولاریسم به معنای حمایت از غرب نیست؛ کمونیست های کوبا هم به نوعی سکولار محسوب می شوند؛ ولی نکته اینجاست که بهرحال هرچند آقای البرادعی گزینه عالی برای غرب نیست و واقعا مبارک را ترجیح می دهند؛ ولی گزینه است که با کمی ارفاق انقلابیون و طرف های دیگه می توانند سرش با کمترین هزینه فعلا توافق کنند؛ این برای دوران گذار است.
    2. نه ما به هیچ کس اعتماد کامل نداریم؛ اخوان هم در روابطش با ما فراز و نشیب داشته؛ ولی بهرحال الآن در یک جبهه ایم.
    آنچه که بایستی مورد تاکید قرار گیرد این می باشد که مردم مصر چه نمی خواهند و سپس پس محقق شدن آن ،بایستی بر مساله آنچه می خواهند تاکید شود .
    شاید البرادعی که یک چهره نیمه خنثی در بین مردم مصر بوده و آنچه همه از او در ظاهر دیده اند نقش بین المللی ایفا کردن باشد ولی به هرحال خوب است کارنامه این فرد در بحث آژانس انرژی اتمی بدقت بررسی شود .
    این آزانس در قبال بحث هسته ای ایران و اسرائیل چه کرده ؟
    البرادعی موضع شفاف خود را در قبال اسرائیل چه می داند ؟
    امروز یکی از شعارهای مردم مصر نه به اسرائیل و علیه آن می باشد و چه بسا نیروی همچون البرادعی امده است تا نقش بختیارها را برای ملت سالها در حین مبارزه و امروز فواران کرده ایفا کند .
    ناگهان وارد مصر می شود و حتی بازداشتی موقت برای ایجاد چه بسا یک محبوبیت کاذب برایش تدارک دیده می شود .
    بگمان من اگر بشود یک مقاله علمی و مستدل از زندگی این فرد تهییه کرد خیلی خوب است و حتی رسانه های مصر به سراغ این افراد بروند و نگاه اینها را نسبت به اقدامات استکباری غرب و و در راس ان اسرائیل جویا شوند
    .تشکر
    من بد برداشت کردم/البته منم تحلیل کرده بودم
    به نظرم همان طور که امام با نخست وزیری مهندس بازرگان آمریکا را بازی داد، إخوان المسلمین هم با مطرح کردن البرادعی دارد آمریکا را بازی میدهد. این رفتار منظم تظاهرات کنندگان، نشان دهندۀ یک شورای رهبری قوی مخفی است. البرادعی حتی اگر به قدرت برسد، دو سال دوام نمی آورد. حاضرم شرط ببندم!
    ________
    پاسخ:
    امام اگر قصد بازی دادن داشت، بعد ها نمی گفت با این کار «مخالف» بوده است؛ امام مجبور بود این کار را بکند، چون خرد جمعی تصمیم گرفته بود و حزب الله هم گزینه مناسبی نداشت.
    البته در این که تظاهرات مدیریت می شود شکی نیست.
    آخه اسرائیل میشینه نگاه می کنه تا مرز رفح باز شه؟؟؟
    خب حمه میکنه و جنگ و...
    و حکومتی که نخواد سر به دردسر جنگ با اسرائیل بده، رفح را هم عمرا باز نمی کنه
    چه البرادعی
    چه خود اخوان محافظه کاv
  • عبدالاکبر
  • البرادعی اگه بتونه نقشی رو بازی کنه که مصدق ناخواسته برای حزب توده بازی کرد بد نیست
    ولی اگه البرادعی بتونه یک مصر لیبرال رو بسازه رژیمی بدتر از مبارک برای جمهوری اسلامی سر کار میاد
    سلام - من و دوستانم هم از البرداعی به عنوان نقشی که بازرگان ایفا کرد یاد میکنیم و کاملا همبا نظر دوستان که البرداعی رو به مهره لیبرال می دونن موافقم ولی نباید البرداعی رو زیاد بادش کرد که خودشم خیال برش داره که ما هم بله. همون قدر اگه بتونه یه مدت بعداز مبارک بیاد تا کشور سر و سامون بگیره از سرش هم زیاده و نباید خیال برش داره فکر کنه برای خودش کسی شده که اگه اینطوری بشه آمریکا و اسراییل از خداشونه و با نظر شما هم که البرادعی تو آژانس با ایران همکاری کرد مخالفم چون همش کاری میکرد که شک و شبهه تو پرونده پیش بیاد و یه جا کارو قطع نمیکرد در حالی این قدرت رو داشت اون که میدونست تو آژانس دورش داره تموم میشه یه کاری میکرد که یه خدا بیامرزی برای خودش بزاره -نباید روی البرداعی به عنوان یه مهره قابل اتکا برای منافع ایران حساب کرد
  • عدالتخواه
  • سلام
    فعلا هر گزینه ای برای مصر خوبه الا مبارک راه که باز بشه مردم راهشونو ارام ارام میرن
    والعاقبة للمتقین
    بادرود قبلا پیام گذاشتم که بدلایلی که نمیدانم چاپش نکردید منم تصمیم گرفتم وقتم را با وبلاگ سانسوریتان که هرچه که خوشتان می اید بگذارید وانهائی که به مذاقتان خوش نیاید سانسور کنید
    _______
    پاسخ:
    بعید می دانم؛ ایمیل تان را هم سرچ کردم، کامنتی نبود؛ چون من کامنت های تایید نشده را پاک نمی کنم؛ ضمن اینکه غالب کامنت ها تایید می شوند، حتی اگر مخالف باشند؛ تنها فحاشی موجب عدم تایید نظر خواهد شد.
    بادرود
    اولا درود میفرستم بر غیرت وشرف ملت بزرگ مصر که توانستند همانند مردم تونس برعلیه حکومت جائر زمان خود قیام کنند
    تا مبارک قدرت را ترک نکند ویک انتخابات ازاد ودمکراتیک برگذار نشود نمی توان نظری داد وبجای مردم مصر تصمیم گرفت قطا ملتها از اگاهی بالاتری نسبت به گذشته برخوردارند واز وسایل ارتباط جمعی همچون اینترنت برای اگاهی بخشی استفاده میکنند وبهترین تصمیمات را خواهند گرفت وسرنوشتشان را خود رقم خواهند زد
    امیدوارم این حرکت خودجوش ومردمی به سرمنزل مقصود رسد والگوئی برای همه ملتهای ازادیخواه وعدالت طلب شود واز شر همه حکومتهای متکبر وخودخواه دیکتاتور رهائی یابند انشاالله
    _________
    پاسخ:
    ورای نظرتان؛ ایمیل استفاده شده شما، با ایمیل نظر قبلی که مدعی عدم تایید نظرش بود یکسان است؛ خوب؟
    همین چند ساعت پیش برادران !!!! اخوان المسلمین در پاسخ به سخنرانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای اطلاعیه دادند که وقایع مصر انقلاب مردم مصر است نه انقلاب اسلامی.
    زیادی فکر نکن همه چیز دانی برادر... سنگ این ها را زیاد به سینه نزن... اینها شیعه نیستند که قدر محبت را بدانند. اینها دست آغشته به عسلت را آرنج گاز می گیرند.
    ______
    پاسخ:
    جواب شما در این مطلب است: «کلام باطل از حلقوم حق؛ یا دست مجاهدین خلق در برهم زنی اتحاد بین ایران و اخوان»
    در ایران هم با انکه رهبریت واحدی داشت ابتدا حکومت موقت بر سر کا رامد تا زمینه برای گام های بعدی فراهم شود بنظرم ما باید د رابتدا از البرادعی حمایت وپشتیبانی نمائیم در عین حال همواره توطئه دشمنان به ملت مسلمان مصر را به انها گوشزد نموده تا از انحراف انتفاضه این ملت بسمت دشمنان انها غرب وامریکا وعلی الخصوص رژیم نامشروع صهیونیسم جلو گیری شود . تا بستری فراهم شود تا حکومت اسلامی در ان کشور به انسجام خود برسد .
    در رابطه با پی نوشت دومتان، باید عرض کنم که آن مصری بنا بر نتایج اعلام شده انتخابات در ایران چنان چیزی گفته است. مطابق نتایج اعلام شده انتخابات در مصر هم نزدیک هشتاد نود درصد مردم مصر به مبارک رای داده اند!!! باور میکنید؟
    ______
    پاسخ:
    مردم کشورها احمق نیستند؛ همانطور که ما با دیدن، آمار رای 90 درصدی مبارک او را دموکرات نمی پنداریم؛ مصری ها تظاهرات های حمایتی از جمهوری اسلامی را می بینند؛ تجمعات سفرهای استانی رئیس جمهور را از تلویزیون می بینند؛ و یقینا در سفر هایی چون حج و ... با مردم ایران ارتباط دارند؛ ضمن اینکه با آن حرکتی که شروع شد، اگر جریان سبز واقعا اکثریت بود به نتیجه می رسید.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی